کینه ایی🎧
کینه ایی🎧
Part:²⁸
بعد از اینکه از اتاق نیکا اومدم بیرون رفتم تو اشپز خونه یه لیوان اب خوردم و رفتم تو اتاق
ارسلان هنوز که هنوزه خواب بود
منم اروم اروم لبایامو کندم و یه شلوارک کوتاه با یه کراپ تاپ پوشیدم و کنارش خوابیدم
که بیدار شدو بغلم کرد
منم کم نیوردم و یه لبخند نشست رو لبم و بغلش کردمو باهم خوابیدیم
شب:
شب شده بود و ارسلان هنوز خواب بود
پایین صدای جیغ میومدکه سریع یه سوییشرت با سه شلوار پوشیدم سریع رفتم پایین
ساحل داشت نیکا رو به قسط کشت میزدش
که تند تند از پله ها اومدم پایینو و نیکا رو گرفتم
زود رسیده بودم که تازه داشت نیکا رو میزد که سریع گرفتمش:
_چه خبره اینجا سحل خاندم اینجا چه خبره مگه اینجا کمپ احتیاطه
_تو ساکت باش برو انور بزدر تنببهش کنم
_خانوم این خونه منن چکار میکنی مگه چکار کرده
_وسایلی که اوردمو شکسته
_من گفتن این چیزای پیر زنی چیه یه بار دیگه ببینم خودم میشکونم
_تو غلط میکنی
_غلط خودتو بچت میکنین
که نیکا سریع بلند شدو رفت سمتشو حلش داد و خورد زمین
_بچ(یعنی ج.ن.د.ه) کثافت
_نیکا یه روزی تو چنگم میوفتی بی چشم و رو
همینجور که چشم تو چشم بودن
ارسلان اومد پایین
_چه خبره اینجا مگه دیونه خونس چیشده دیانا
_این اواجور های زشتی که ساحل جون گذاشتنو من گفتم بشکونن که نیکا جون شکوندشون داشت نیکا رو میزد
_این که گفتی بشکونه نیکا کار خوبی کردی واقعا بد بودن و اینکه زن دایی ساحل شما گوه خوردین با دخترتون که زدینش
_حالا که میبینی این دوتا منو حل دادن زمین
_ساحل تو چشای من زل بزن بگو من حلت دادم
نیکا حلت داد که اونم حقت بود
که ساحل حجوم برد و زدتم
منم کم نیوردمو بخ سیلی محکم تو صورتش خابوندم
_تو گوه خوردی زدتیم
ساحل جون
_حر.وم زاده
که ارسلان سریع کمر بندشو.....
پارت بعدی فردا❄✨
Part:²⁸
بعد از اینکه از اتاق نیکا اومدم بیرون رفتم تو اشپز خونه یه لیوان اب خوردم و رفتم تو اتاق
ارسلان هنوز که هنوزه خواب بود
منم اروم اروم لبایامو کندم و یه شلوارک کوتاه با یه کراپ تاپ پوشیدم و کنارش خوابیدم
که بیدار شدو بغلم کرد
منم کم نیوردم و یه لبخند نشست رو لبم و بغلش کردمو باهم خوابیدیم
شب:
شب شده بود و ارسلان هنوز خواب بود
پایین صدای جیغ میومدکه سریع یه سوییشرت با سه شلوار پوشیدم سریع رفتم پایین
ساحل داشت نیکا رو به قسط کشت میزدش
که تند تند از پله ها اومدم پایینو و نیکا رو گرفتم
زود رسیده بودم که تازه داشت نیکا رو میزد که سریع گرفتمش:
_چه خبره اینجا سحل خاندم اینجا چه خبره مگه اینجا کمپ احتیاطه
_تو ساکت باش برو انور بزدر تنببهش کنم
_خانوم این خونه منن چکار میکنی مگه چکار کرده
_وسایلی که اوردمو شکسته
_من گفتن این چیزای پیر زنی چیه یه بار دیگه ببینم خودم میشکونم
_تو غلط میکنی
_غلط خودتو بچت میکنین
که نیکا سریع بلند شدو رفت سمتشو حلش داد و خورد زمین
_بچ(یعنی ج.ن.د.ه) کثافت
_نیکا یه روزی تو چنگم میوفتی بی چشم و رو
همینجور که چشم تو چشم بودن
ارسلان اومد پایین
_چه خبره اینجا مگه دیونه خونس چیشده دیانا
_این اواجور های زشتی که ساحل جون گذاشتنو من گفتم بشکونن که نیکا جون شکوندشون داشت نیکا رو میزد
_این که گفتی بشکونه نیکا کار خوبی کردی واقعا بد بودن و اینکه زن دایی ساحل شما گوه خوردین با دخترتون که زدینش
_حالا که میبینی این دوتا منو حل دادن زمین
_ساحل تو چشای من زل بزن بگو من حلت دادم
نیکا حلت داد که اونم حقت بود
که ساحل حجوم برد و زدتم
منم کم نیوردمو بخ سیلی محکم تو صورتش خابوندم
_تو گوه خوردی زدتیم
ساحل جون
_حر.وم زاده
که ارسلان سریع کمر بندشو.....
پارت بعدی فردا❄✨
۴.۱k
۱۴ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.