*سناریو*
*سناریو*
وقتی عضونهمی و از طرف ساسنگ فن ها آسیب دیدی"
چان: خیلی عصبانی میشه چون کمپانی به کتفش نگرفته بود خودش دست به کار شده بود و ساسنگ فن رو به پلیس تحویل داده بود ....
لینو: وقتی ساسنگ فن رو پیدا کرده بود تا دم مرگ شکنجش داد .... آخر سر هم سپرد دست استفها و خودش اومد پیشش و آرومت کنه....
چانگبین:اول از همه به تو میرسه وقتی میبینه حالت بهتر شده میزاره پیش چان میمونی بعدش خودشم میره سر وقت کمپانی و ساسنگ فن .....
هیونجین: به طور کلی مافیا شده بود و هر کاری از دستش برمیومد برات کرد تا احساس اضافه بودن نکنی.....
هان: بهتره مزاحم مستر هان نشیم چون داره جوپ و ساسنگ فن رو به گا میده....
فلیکس: نگرانت میشه و به بادیگاردهاش میگه تا ساسنگ فن رو پیدا کنن....
سونگمین: ایشون به ماشین ساسنگ فن بمب وصل کرده بود که درجا رف هوا....
جونگین: خیلی هول شده بود نمیدونست چیکار کنه برا همین کمی از چان هیونگش کمک خواست
وقتی عضونهمی و از طرف ساسنگ فن ها آسیب دیدی"
چان: خیلی عصبانی میشه چون کمپانی به کتفش نگرفته بود خودش دست به کار شده بود و ساسنگ فن رو به پلیس تحویل داده بود ....
لینو: وقتی ساسنگ فن رو پیدا کرده بود تا دم مرگ شکنجش داد .... آخر سر هم سپرد دست استفها و خودش اومد پیشش و آرومت کنه....
چانگبین:اول از همه به تو میرسه وقتی میبینه حالت بهتر شده میزاره پیش چان میمونی بعدش خودشم میره سر وقت کمپانی و ساسنگ فن .....
هیونجین: به طور کلی مافیا شده بود و هر کاری از دستش برمیومد برات کرد تا احساس اضافه بودن نکنی.....
هان: بهتره مزاحم مستر هان نشیم چون داره جوپ و ساسنگ فن رو به گا میده....
فلیکس: نگرانت میشه و به بادیگاردهاش میگه تا ساسنگ فن رو پیدا کنن....
سونگمین: ایشون به ماشین ساسنگ فن بمب وصل کرده بود که درجا رف هوا....
جونگین: خیلی هول شده بود نمیدونست چیکار کنه برا همین کمی از چان هیونگش کمک خواست
۶.۴k
۳۰ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.