مدیر جدید P12
_ آره آره حالم خوبه ، خب من دیگه رفع زحمت میکنم
داشتم میرفتم که
جیمین: آها گفتید خانم پارک تصادف کرده
توی بیمارستانه ، حالشون چطور بود؟
با شنیدن اسم یئون هوا بغضم شکست و
دو قطره اشک از چشمم پایین افتاد
_ اون ... اون دیگه توی جمع ما نیس
اونم رف پیش باباش
شروع کردم گریه کردن
تهیونگ با تعجب بهم نگاه میکرد، تازه دلیل حال
بدمو فهمیده بود
جونگکوک اومد دستمو گرفت و منو نشوند روی مبل
و برام آب اورد
جونگکوک: نونا بیا اینو بخور ، حالت بهتر میشه
آبو ازش گرفتم و تشکر کردم اما نخوردمش
من از این به بعد قرار بود با یه مشکل خيلي
بزرگ رو به رو بشم ، چطور آب خوش از گلوم پایین می رفت که یهو با صدای جین به خودم اومدم
جین: خانم هوانگ ، بدون وجود خانم پارک
چطوری میخاید کمپانی رو سرپا نگه دارید تازه شرکتم هس
_ من ..... واقعا نمی دونم
........
ببخشید کم شد^^
حمایت؟
لایک؟
فالو؟
داشتم میرفتم که
جیمین: آها گفتید خانم پارک تصادف کرده
توی بیمارستانه ، حالشون چطور بود؟
با شنیدن اسم یئون هوا بغضم شکست و
دو قطره اشک از چشمم پایین افتاد
_ اون ... اون دیگه توی جمع ما نیس
اونم رف پیش باباش
شروع کردم گریه کردن
تهیونگ با تعجب بهم نگاه میکرد، تازه دلیل حال
بدمو فهمیده بود
جونگکوک اومد دستمو گرفت و منو نشوند روی مبل
و برام آب اورد
جونگکوک: نونا بیا اینو بخور ، حالت بهتر میشه
آبو ازش گرفتم و تشکر کردم اما نخوردمش
من از این به بعد قرار بود با یه مشکل خيلي
بزرگ رو به رو بشم ، چطور آب خوش از گلوم پایین می رفت که یهو با صدای جین به خودم اومدم
جین: خانم هوانگ ، بدون وجود خانم پارک
چطوری میخاید کمپانی رو سرپا نگه دارید تازه شرکتم هس
_ من ..... واقعا نمی دونم
........
ببخشید کم شد^^
حمایت؟
لایک؟
فالو؟
۲.۸k
۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.