دلت میخواد لحظات خوبمون تموم بشه؟ پارت 1
جانگ می * و پارک مین یونگ + از این به بعد می نویسم .
//( ذهن جانگ می)//
*امروز عروسی خاله جونه خیلی ذوقدارم لباس را جلوی آینه رویِ خودم گرفتم و به خودم نگاه میکنم ، خیلی خوشگله 😍😃😃😍.لباسی که با سلیقه خودمه رو میپوشم.🤩
(پ.ن:لباس جانگ گی را میذارم🤗.)
+جانگ می اومدی؟ بدو بیا داریم میریم دیر میشه ها!😮😤
*ااا اومدم بریم.😩🧐🏃♀️🏃♀️🚶♀️
(پ ن ) جانگ می و مین یونگ سوار ماشین شدند و رسیدند به آرایشگاه .
//(ذهن جانگ می)//
وارد آرایشگاه شدیم اول من رفتم رو صندلی نشستم. یه خانوم نسبتا میان سال که موهاش به رنگ سفید بود اومد 😶.
(پ.ن :خانم ارایشگر با این° مینویسم.)
°خاب سلام دختر خانم
*سلام
°بزار ببینم چه مدلی بهت میاد ...... نه این که نه ...اینم نه.... اها پیداش کردم همون مدلی که میخواستم ،این بهت میاد.😊😉
//(ذهن جانگ می)//
*وقتی که این حرف رو شنیدم سریع درست نشستم.بعدش شروع کرد به درست کردن موهای من .......
۴۰ دقیقه بعد ...
°خاب کار شما تموم شد😁💇♀️🧖♀️
نفر بعدیی کیه بیاد رو صندلی بشینه😁!!📣📣
+منم مننننن🙋♀️🙋♀️🙋♀️
°خاب بزار ببینم برای تو چه شکلی میاد🤔🤔 اومم چون موهات کم حجمه و بلند فک کنم ببافم وبه شکل قلب ببندم بهت میاد 👌
بعد از ۲۰ دقیقه......
°ای بابا چرا هی وا میره 😶😐🤦♀️
اینقدر که موهات لخته دختر جون هی باز میشه🙄🤷♀️🤦♀️
+واییی دیگه خسته شدم 😖جانگ می کجایییی؟🤔
*ا چیه ؟
+بیا ا..
°دختر خانم درست بشین حرفم نزن سرت رو هم تکون نده😑😐
+چشم😐😶
(پ.ن:پونا شی یکی از کمک دست های این خانم ارایشگره هست.)
°یونا شی بیا اینجا کارِت دارم.😏
یونا:بله خانم چه کاری داشتین🤗؟
°بیا از این ور موهاشو بباف و بده من.
یونا :بفرمایین🙂🤗
°مرسی ♡خاب بالاخره تموم شد .هوف😶🤗😊دختر خانم بلند شو کارت تموم شد.
+ها با منین !!اخجونن یو ها💃💃💃
°اگه الان بپری دوباره موهات باز میشه😶😐🙄
+اهم چشم.
*دنبال اتاق پرو تو اریشگاه گشتم و بلاخره پیدا کردم.
لباس خوشگلمو پوشیدم اومدم بیرون از اتاق پرو.
واقعا که شدم مث ملکه ها😁😚😂😃🧖♀️👑
که صدای یه نفرو شنیدم اره درست فهمدید🤩اون پارک مین یونگ بود .
*یااا پارک مین یونگ چرا اینقدر دیر کردی؟
+خاب برای اینکه همش بازمیشد موهام😣😭
*اها خوشگل شدی بهت میاد.😘
//(تو ذهن جانگ می)//
رو صندلی نشستم تا کار مامان ها تموم بشه مین یونگ هم اومد نشست.خیلی خوشحال بودم میرم عروسی ولی از طرفی هم از یه چیز دیگ خوشحال بودم اینکه یه نفرو میبینم😁😊🤤 موندم که به مین یونگ بگم یا نه🤔دیگه نمیتونم دهنمو نگه دارم باید به یه کسی بگم😥😖😫😢
نظر بدین تا بدونم که خوبه یا نه؟ یا اینکه اصا ادامش بدم یا نه.
تعداد لایک ها از ۱۰ یشتر
کامنت ها از ۱۰ تا بیشتر
//( ذهن جانگ می)//
*امروز عروسی خاله جونه خیلی ذوقدارم لباس را جلوی آینه رویِ خودم گرفتم و به خودم نگاه میکنم ، خیلی خوشگله 😍😃😃😍.لباسی که با سلیقه خودمه رو میپوشم.🤩
(پ.ن:لباس جانگ گی را میذارم🤗.)
+جانگ می اومدی؟ بدو بیا داریم میریم دیر میشه ها!😮😤
*ااا اومدم بریم.😩🧐🏃♀️🏃♀️🚶♀️
(پ ن ) جانگ می و مین یونگ سوار ماشین شدند و رسیدند به آرایشگاه .
//(ذهن جانگ می)//
وارد آرایشگاه شدیم اول من رفتم رو صندلی نشستم. یه خانوم نسبتا میان سال که موهاش به رنگ سفید بود اومد 😶.
(پ.ن :خانم ارایشگر با این° مینویسم.)
°خاب سلام دختر خانم
*سلام
°بزار ببینم چه مدلی بهت میاد ...... نه این که نه ...اینم نه.... اها پیداش کردم همون مدلی که میخواستم ،این بهت میاد.😊😉
//(ذهن جانگ می)//
*وقتی که این حرف رو شنیدم سریع درست نشستم.بعدش شروع کرد به درست کردن موهای من .......
۴۰ دقیقه بعد ...
°خاب کار شما تموم شد😁💇♀️🧖♀️
نفر بعدیی کیه بیاد رو صندلی بشینه😁!!📣📣
+منم مننننن🙋♀️🙋♀️🙋♀️
°خاب بزار ببینم برای تو چه شکلی میاد🤔🤔 اومم چون موهات کم حجمه و بلند فک کنم ببافم وبه شکل قلب ببندم بهت میاد 👌
بعد از ۲۰ دقیقه......
°ای بابا چرا هی وا میره 😶😐🤦♀️
اینقدر که موهات لخته دختر جون هی باز میشه🙄🤷♀️🤦♀️
+واییی دیگه خسته شدم 😖جانگ می کجایییی؟🤔
*ا چیه ؟
+بیا ا..
°دختر خانم درست بشین حرفم نزن سرت رو هم تکون نده😑😐
+چشم😐😶
(پ.ن:پونا شی یکی از کمک دست های این خانم ارایشگره هست.)
°یونا شی بیا اینجا کارِت دارم.😏
یونا:بله خانم چه کاری داشتین🤗؟
°بیا از این ور موهاشو بباف و بده من.
یونا :بفرمایین🙂🤗
°مرسی ♡خاب بالاخره تموم شد .هوف😶🤗😊دختر خانم بلند شو کارت تموم شد.
+ها با منین !!اخجونن یو ها💃💃💃
°اگه الان بپری دوباره موهات باز میشه😶😐🙄
+اهم چشم.
*دنبال اتاق پرو تو اریشگاه گشتم و بلاخره پیدا کردم.
لباس خوشگلمو پوشیدم اومدم بیرون از اتاق پرو.
واقعا که شدم مث ملکه ها😁😚😂😃🧖♀️👑
که صدای یه نفرو شنیدم اره درست فهمدید🤩اون پارک مین یونگ بود .
*یااا پارک مین یونگ چرا اینقدر دیر کردی؟
+خاب برای اینکه همش بازمیشد موهام😣😭
*اها خوشگل شدی بهت میاد.😘
//(تو ذهن جانگ می)//
رو صندلی نشستم تا کار مامان ها تموم بشه مین یونگ هم اومد نشست.خیلی خوشحال بودم میرم عروسی ولی از طرفی هم از یه چیز دیگ خوشحال بودم اینکه یه نفرو میبینم😁😊🤤 موندم که به مین یونگ بگم یا نه🤔دیگه نمیتونم دهنمو نگه دارم باید به یه کسی بگم😥😖😫😢
نظر بدین تا بدونم که خوبه یا نه؟ یا اینکه اصا ادامش بدم یا نه.
تعداد لایک ها از ۱۰ یشتر
کامنت ها از ۱۰ تا بیشتر
۲.۴k
۲۵ آذر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.