پارت ۱۲ دیدار اتفاقی
(مین سول=رفتم مسواک بزنم و بعدشم بخوابم)
(وقتی داشتم مسواک میزدم همچنان داشتم فکر میکردم که فردا قراره چه اتفاق هایی پیش بیاد)
(اتاق)
مین سول=خب ساعت رو کوک کنم و بخوابم.
(صبح)
(مین سول=رفتم دست و صورتم رو شستم و ...)
مین سول=سلام مامی صبح بخیر
مامان=سلام دخترم صبح تو هم بخیر
مامان=مین سول بیا صبحونه بخور
مین سول=واستا اومدم
(بعد صبحونه)
مین سول=مامان دیشب جیمین بهم پی عم داد و بهم گف که فردا میتونی بیای کافه؟
منم گفتم که قراره برم بوسان پیش دوستم اگه شما هم دوست دارین بیایین
مامان=خب اون چی گفت؟
مین سول=بعد چند دقیقه جواب داد و گفت ما هم میاییم بوسان
مامان=خب با کدوم ماشین میرین؟
مین سول=منو جیمین و دو نفر دیگه با ماشین من میان و ۴ نفر دیگه با ماشین خودشون میان.
مامان=باش پس فقط از خودت مواظب باش
مین سول=خیالت راحت
مامان=خب همه چیز برداشتی دیگه؟
چیزی نموند که یادت بره؟
مین سول=آره بابا همه چی برداشتم
مامان=باش
(رفتم به جیمین زنگ زدم و...)
جیمین=الو
مین سول=سلام جیمین منم مین سول
جیمین=الو شما؟
(مین سول=وای این صدا چقدر شبیه صدای کوک هس شاید هم خودش باشه)
(.....=جیمین پاشو یکی بهت زنگ زده میگه من مین سولم)
(جیمین=کوک بهت ۱۰۰ بار گفتم که اگه یکی به گوشیم زنگ بزنه برندار بیدارم کن خودم برمیدارم اه اصلا تو چرا به گوشی من دست میزنی؟)
(کوک=اوکی بابا اه)
جیمین=الو
مین سول=سلام جیمین منم مین سول
جیمین=سلام مین سول خوبی
مین سول=مرسی تو چطوری
جیمین=منم خوبم
مین سول=تازه از خواب بیدار شدی؟
جیمین=آره ببخشید کوک تلفن رو حواب داده بود و تو رو نمیشناخت ولی خب امروز همدیگرو آشنا میکنیم
مین سول=نه بابا خواهش میکنم
(وقتی داشتم مسواک میزدم همچنان داشتم فکر میکردم که فردا قراره چه اتفاق هایی پیش بیاد)
(اتاق)
مین سول=خب ساعت رو کوک کنم و بخوابم.
(صبح)
(مین سول=رفتم دست و صورتم رو شستم و ...)
مین سول=سلام مامی صبح بخیر
مامان=سلام دخترم صبح تو هم بخیر
مامان=مین سول بیا صبحونه بخور
مین سول=واستا اومدم
(بعد صبحونه)
مین سول=مامان دیشب جیمین بهم پی عم داد و بهم گف که فردا میتونی بیای کافه؟
منم گفتم که قراره برم بوسان پیش دوستم اگه شما هم دوست دارین بیایین
مامان=خب اون چی گفت؟
مین سول=بعد چند دقیقه جواب داد و گفت ما هم میاییم بوسان
مامان=خب با کدوم ماشین میرین؟
مین سول=منو جیمین و دو نفر دیگه با ماشین من میان و ۴ نفر دیگه با ماشین خودشون میان.
مامان=باش پس فقط از خودت مواظب باش
مین سول=خیالت راحت
مامان=خب همه چیز برداشتی دیگه؟
چیزی نموند که یادت بره؟
مین سول=آره بابا همه چی برداشتم
مامان=باش
(رفتم به جیمین زنگ زدم و...)
جیمین=الو
مین سول=سلام جیمین منم مین سول
جیمین=الو شما؟
(مین سول=وای این صدا چقدر شبیه صدای کوک هس شاید هم خودش باشه)
(.....=جیمین پاشو یکی بهت زنگ زده میگه من مین سولم)
(جیمین=کوک بهت ۱۰۰ بار گفتم که اگه یکی به گوشیم زنگ بزنه برندار بیدارم کن خودم برمیدارم اه اصلا تو چرا به گوشی من دست میزنی؟)
(کوک=اوکی بابا اه)
جیمین=الو
مین سول=سلام جیمین منم مین سول
جیمین=سلام مین سول خوبی
مین سول=مرسی تو چطوری
جیمین=منم خوبم
مین سول=تازه از خواب بیدار شدی؟
جیمین=آره ببخشید کوک تلفن رو حواب داده بود و تو رو نمیشناخت ولی خب امروز همدیگرو آشنا میکنیم
مین سول=نه بابا خواهش میکنم
۴۹.۰k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.