درست دیده بودم ات بود . باورم نمیشد ات رو اینجا ببینم.
درست دیده بودم ات بود . باورم نمیشد ات رو اینجا ببینم.
●ا..ت
با چشای اشکی داشت نگام میکرد.
محکم کشیدمش تو بغلم . برام مهم نبود که دیگه دوس دخترم نبود برام مهم نبود که کات کردیم.
برام مهم نبود که بعد رفتنش نابود شدم.
+ن..ا..مج..ون.ا...نامجونا
●جونم اتم ...جونم.
از بغلم اومد بیرون دستاشو گذاشت رو صورتم
دستاشو کشید رو صورتم . دلم براش تنگ شده بود . دستشو کشیدم بردمش سمت ماشین .
نشستم با ات پشت.
=ات خودتی ؟(تعجب)
+آره جین خودمم ات ام .
= باورم نمیشه.
+منم باورم نمیشه که ببینمتون
●جین برو جلو .
=باشه.
●ات
+بلع
● کجا بودی این مدت ...با کی بودی ؟ دوس پسر داری ؟؟ یا...
+ میگم همه چیو میگم.
=نامجونا
برگشتم سمت جین
●بلع
= فهمیدم کجا بریم...کافه ایی که همیشه سه تایی میرفتیم.
●آره خیلی وقته نرفتم... بریم.
+منم دلم تنگ شده برای اون کافه.
رسیدیم به کافه . از ماشین پیاده شدیم رفتیم تو کافه . نشستیم جای همیشگی.
=چی میخورین
+من یه قهوه با کیک شکلاتی
=منم قهوه نامجون تو؟
●قهوه
جین گفت که سفارشامونو بیارن .
●خب ات بگو .
+باشه .
+ بعد از این که کات کردیم . حالم خوب نبود .
●ا..ت
با چشای اشکی داشت نگام میکرد.
محکم کشیدمش تو بغلم . برام مهم نبود که دیگه دوس دخترم نبود برام مهم نبود که کات کردیم.
برام مهم نبود که بعد رفتنش نابود شدم.
+ن..ا..مج..ون.ا...نامجونا
●جونم اتم ...جونم.
از بغلم اومد بیرون دستاشو گذاشت رو صورتم
دستاشو کشید رو صورتم . دلم براش تنگ شده بود . دستشو کشیدم بردمش سمت ماشین .
نشستم با ات پشت.
=ات خودتی ؟(تعجب)
+آره جین خودمم ات ام .
= باورم نمیشه.
+منم باورم نمیشه که ببینمتون
●جین برو جلو .
=باشه.
●ات
+بلع
● کجا بودی این مدت ...با کی بودی ؟ دوس پسر داری ؟؟ یا...
+ میگم همه چیو میگم.
=نامجونا
برگشتم سمت جین
●بلع
= فهمیدم کجا بریم...کافه ایی که همیشه سه تایی میرفتیم.
●آره خیلی وقته نرفتم... بریم.
+منم دلم تنگ شده برای اون کافه.
رسیدیم به کافه . از ماشین پیاده شدیم رفتیم تو کافه . نشستیم جای همیشگی.
=چی میخورین
+من یه قهوه با کیک شکلاتی
=منم قهوه نامجون تو؟
●قهوه
جین گفت که سفارشامونو بیارن .
●خب ات بگو .
+باشه .
+ بعد از این که کات کردیم . حالم خوب نبود .
۴.۶k
۰۹ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.