خو از اونجایی که چند تا موضوع تو فکرم بود گفتم بگم که شما

خو از اونجایی که چند تا موضوع تو فکرم بود گفتم بگم که شماها بگید کدومو بیزارم

اولیش امگاورسه راجب یه گرگینه تنهاس که خون پادشاهی تو رگاش ولی بعد یکسری از ماجرا ها کلا از توی قصرش بیرون نیومده که با دید ا/ت کلا عوض میشه


دومیش راجب اینه که ا/ت دختریه که خون گرگینه تو رگاش ولی از اونجایی که نمیخواد باعث مرگ کسی بشه گرگینه نشده و یجورایی برای خانوادش مایه ننگه


سومیش راجب یه شاهزادس که همه دخترای مجرد شهرو جمع میکنه و هر روز با یکی از اونا میره سر قرار تا بتونه ملکه خودشو پیدا کنه




چهارمیش راجب یه خوناشامه که سعی در پنهون کردن هویت خودش داره ولی بعد اینکه تو دبیرستان با ا/ت اشنا میشه نمیتونه جلوی میلش به خون خوردنو بگیره و...(احساسات توی خوناشاما خیلی قویه و توی یه فیلمی گفته بود که هرچی بیشتر از یکی خوششون بیاد بیشتر به خونش تشنه میشن)


(کلا چه در مورد گرگینه ها چه در مورد خوناشاما یا هرچیز دیگه ای نظرای خیلی زیادی هس)
(اره دیگه بگید کدومو بزارم تا بعدش شخصیتارو بگم)
(و اینکه بعضی از موضوعا پارتاش کمه و بعضیا متوسطه نسبتا)
#فیک_بی_تی_اس