فرشتهدی نجات پارت ۲۳
_: چطور مگه؟!
+: طلاق گرفتی
_: انتظار داری ناراحت باشم در هر صورت که زور بود پس بهتر که جدا شدم
+: دیروز دلم میخواست بزنمش اینجوری میزد تو گوشت
_: برات مهم نباشه
+: ولی خب نمیشه
_: رسیدیم
+: اوم بریم داخل
_: بریم
رفتیم داخل لباسامون و عوض کردیم و رو مبل نشستیم
+: پات خوب شد؟!دستت چی؟!
_: پام بهتر شده دستمم خوبه(شرتک پوشیده)
+: خداروشکر ولی چرا اینجای پات کبوده(اشاره به ساق پا)
_: شاید مال وقتیه که افتادم زمین
+: مال اونوقت نیست....راستش و بگو چیشده؟!
_: نمیدونم
+: یونا(یکم بلند)
_: چیه؟!
+: بگو
_: نمیدونم
+: بلند شو
چه مین ویو:
بهش گفتم بلند شه و لباسش و کشیدم بالا شکمش هم یجاش زخم و یجای دیگش کبود کمرش هم کبود
+: کبودی ساقه پا،زخم شکم،کبودی شکم و کمر
+: بگو اینا چیه؟!(داد)
_: نمیدونم
+: کار اون عوضیه؟!
_: اره...آره.. راحت شدی؟!
+: چرا شکایت نکردی؟!هااا؟!(داد)
_: نمیتونستم...تنها بودم...کدوم آدمی رو تو چین پیدا کنم هااا؟!
+: الان چی؟!
_: ول کن الان دیگه تورو دارم و برام مهم نیست چندتا زخم و کبود نمیخوامبرینه تو زندگیم
+: یونا...اینهمه زخم و کبودی حتما خیلی هم درد داشتن(ناراحت شده)
_: درد نداشت حالا هم اگه بخوای اینجوری مثلا ناراحت شی همین جا ها رو رو تن خودتم میذارم تا توهم همدرد شی
+: طلاق گرفتی
_: انتظار داری ناراحت باشم در هر صورت که زور بود پس بهتر که جدا شدم
+: دیروز دلم میخواست بزنمش اینجوری میزد تو گوشت
_: برات مهم نباشه
+: ولی خب نمیشه
_: رسیدیم
+: اوم بریم داخل
_: بریم
رفتیم داخل لباسامون و عوض کردیم و رو مبل نشستیم
+: پات خوب شد؟!دستت چی؟!
_: پام بهتر شده دستمم خوبه(شرتک پوشیده)
+: خداروشکر ولی چرا اینجای پات کبوده(اشاره به ساق پا)
_: شاید مال وقتیه که افتادم زمین
+: مال اونوقت نیست....راستش و بگو چیشده؟!
_: نمیدونم
+: یونا(یکم بلند)
_: چیه؟!
+: بگو
_: نمیدونم
+: بلند شو
چه مین ویو:
بهش گفتم بلند شه و لباسش و کشیدم بالا شکمش هم یجاش زخم و یجای دیگش کبود کمرش هم کبود
+: کبودی ساقه پا،زخم شکم،کبودی شکم و کمر
+: بگو اینا چیه؟!(داد)
_: نمیدونم
+: کار اون عوضیه؟!
_: اره...آره.. راحت شدی؟!
+: چرا شکایت نکردی؟!هااا؟!(داد)
_: نمیتونستم...تنها بودم...کدوم آدمی رو تو چین پیدا کنم هااا؟!
+: الان چی؟!
_: ول کن الان دیگه تورو دارم و برام مهم نیست چندتا زخم و کبود نمیخوامبرینه تو زندگیم
+: یونا...اینهمه زخم و کبودی حتما خیلی هم درد داشتن(ناراحت شده)
_: درد نداشت حالا هم اگه بخوای اینجوری مثلا ناراحت شی همین جا ها رو رو تن خودتم میذارم تا توهم همدرد شی
۲.۱k
۱۸ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.