My life , fainal part
جای زخمام درد میگرفت . چون
نزده بودم .
مامانم : آی چان ما داریم میریم
بیرون ، مراقب خودت باش
بابام : قرصاتو سر وقت بخور
مامانم : یادت نره ها
من که وانمود میکردم همه
چیز عادیه دنبال یه فرصت
بودم تا از این وضعیت ناجور
خلاص بشم .تنها راهش خودکش...
خودکشیه ......آره .
کمی فک کردم چی به غیر از
قرص به خودکشی کمک میکنه
چون بدنم دیگه اونو مثل نقل و
نبات میدونه .
بعد از کمی فک کردن به یه راه
رسیدم که احتمال زنده در اومدن
ازش یک درصد به هزار درصده ....
پریدن از ارتفاع ! بهترین روش برای
خودکشی ...
در سریع ترین حالت ممکن رفتم پشت
بوم و با خوشحالی خودم رو پرت کردم .*
نزده بودم .
مامانم : آی چان ما داریم میریم
بیرون ، مراقب خودت باش
بابام : قرصاتو سر وقت بخور
مامانم : یادت نره ها
من که وانمود میکردم همه
چیز عادیه دنبال یه فرصت
بودم تا از این وضعیت ناجور
خلاص بشم .تنها راهش خودکش...
خودکشیه ......آره .
کمی فک کردم چی به غیر از
قرص به خودکشی کمک میکنه
چون بدنم دیگه اونو مثل نقل و
نبات میدونه .
بعد از کمی فک کردن به یه راه
رسیدم که احتمال زنده در اومدن
ازش یک درصد به هزار درصده ....
پریدن از ارتفاع ! بهترین روش برای
خودکشی ...
در سریع ترین حالت ممکن رفتم پشت
بوم و با خوشحالی خودم رو پرت کردم .*
۲.۰k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.