★چند پارتی★

★چند پارتی★
#تابع_قوانین_جمهوری_اسلامی
pirt: 12
می سون قلبش شروع کرد نتد نتد زدن
جونگکوک تو گوش می سون گفت👇🏻
جونگکوک: صدای قلبت تا اینجا میادا😈
می سون:(سکوت 😐)
جونگکوک: چی شد؟ ترسیدی😈
می سون: نه
جونگکوک: پس چی؟ 😈
می سون:(دوباره لال شد)
جونگکوک:(جلوی همه می سون رو بغل کرد و ازش Lب گرفت)
مینا: وای ببین اون دوتا
جیهوپ: یا خدا ابرومون رفت
می سون: د...داری...چکار میکنی؟
جونگکوک: می سون من دوست دارمممممم (داد)
همه:(دست زدن)
جونگکوک:(لبخند)
می سون:(خشکش زد)
جیهوپ: افرین
مینا: می سون تعجب کرد (خنده)
می سون:(خنده)
جونگکوک: می سون نگفتی دوسم داری؟
می سون: منم دوست دارم
جونگکوک:(از خوشحالی پرید بغلش)
جیهوپ:(خنده)
مینا: نگا چجوری پرید بغلش (خنده)
جیهوپ: راستی (خنده)
مینا:(خنده)
جونگکوک: زهرمار به چی میخندین؟
می سون:(جلوی خندشو نگه داشت)
جونگکوک: عجب
جیهوپ: بریم یه چیزی بخوریم
مینا: راست میگه بیاید بریم
جونگکوک کلی نوشیدنی خورد و Mست کرد
می سون هم خندش گرفت
که جونگکوک گفت 👇🏻
جونگکوک: عشقم کجایی؟(حالت Mستی)
می سون: من اینجام (خنده)
مینا: این خو دوباره مست کرد که (خنده)
جیهوپ:(Mست کرد)
مینا: جیهوپ تو چرا Mست کردی؟!
می سون: وای حالا کی اینا رو میبره خونه (خنده)
جیهوپ: من زیاد مست نیستم
مینا: اها خوبه
می سون: بیاید بریم خونه
مینا: باشه بریم
سوار ماشین شدن و رفتن جونگکوک پیله کرده بود میخوام برم پیشه می سون
ولی بچه ها نذاشتن
که جونگکوک اخر رفت خونه خودش

★بچه میدونم کم گذاشتم امروز خیلی کارر دارم پارت بعدی خیلی دارکه★
#جونگکوک #فیک_از_جونگکوک #فیک #داستان #بی_تی_اس