خب پارت چهارم کلا ۵ پارتع اگه خوشتون نیومده بگین
هیونجین گفت چرا گذاشتی بغلت کنه تو: چییییییییی! تو از کجا میدونیییییی !
گفت خودم دیدمتون 😶
گفتی اخه حالم بد بود ببخشید ولی تو چرا اینجوری افتادی به خودت ها راستشو بگو؟
گفتش امممم چون که زیرا بعد هم رفت😂👍
گفتی چش شده این ولکن بلاخره ایدلللللل شدممممممم خب هفته دیگه کلی کار دارم
سه سال گذشت و تو همینطور ادامه دادی و یک ایدل معروف و محبوب شدی اما تو نمیدونستی که لینو عاشقته و هیونجین هان مثل برادرت بود و فلیکس و ای ان مثل دوستت بودن و سرگرمت میکردن
یک روز هان بهت گف چرا بهش نمیگی گفتی نمیتونم هان گفت خب بگو شاید قضیه تموم شد گفتی واقعا موقعیتش نیس اماده نیستم
هان گف یک سال گذشته هنوز خودتو اماده نکردی فلیکس اومد گف راست میگه مگه گفتن دوست دارم سخته مگه تاحالا گفتی 😶
گفتی نه ولی اماده نیستم
ای ان و سونگمین دستتو گرفتن و بردنت جای هیونجین گفتن بگو دیگع بگوووو گفتی دوست دارم اوپا ❤️❤️
سرت رو برمیگردونی میبینی لینو رفته برات لاته خریده که صدات گرم شه بتونی بخونی
اما وقتی که حرفتو شنید لاته از دستش افتاد
رفتی سمتش و بهش گفتی احساساتم دست خودم نیست گفت ولم کن سه سال عاشقت بود هروقت با هیونجین بودی و منم میومدم فک کردی برا چی میومدم چون که دوست داشتم نمیخواستم با کسی تنها باشی
اما فک کنم نتونستم پیش خودم نگهت دارم
🥺🥺دستشو گرفتی و بهش گفتی متاسفم
لینو خودت بهم گفتی ما نمیتونم با هم باشیم لینو گفت من کی گفتم 😡
گفتی همون موقعی که من میخواستم دبیو کنم سه سال پیش دقیقا گفتی چون ایدل شدی نمیتونیم با هم باشیم
همه حرف ها پشت سرمونه بعد اگه با هم
باشیم چان و چانگبین مث بچه ها داشتن نگاه میکردن و چیپس میخوردن🤣
میخواست بغلت کنه اما روش نمیشد
رفتی بغلش و بهش گفتی متاسفم
لینو گفت نباش تقصیر خودمه که زودتر اعتراف نکردم🥺 بعد رفت هیونجین هنوز تو
شوک بود😂👍
بهت گفت دوباره بگو 😂 گفتی ببخشید اما نمیتونم با گریه رفتی 🥺
وقتی اجرا تموم شد تو خوابگاه کلی گریه کردی اما چرا ؟ چون لینو .... رو ... دوست داشتی و بخاطر اینکه. از دستش دادی از خودت متنفر شدی
اگه میخوای بدونی چرا از خودت متنفر شدی ولینو رو دوس داشتی رفتی به هیونجین گفتی دوست دارم پارت بعد رو بخون 💟
گفت خودم دیدمتون 😶
گفتی اخه حالم بد بود ببخشید ولی تو چرا اینجوری افتادی به خودت ها راستشو بگو؟
گفتش امممم چون که زیرا بعد هم رفت😂👍
گفتی چش شده این ولکن بلاخره ایدلللللل شدممممممم خب هفته دیگه کلی کار دارم
سه سال گذشت و تو همینطور ادامه دادی و یک ایدل معروف و محبوب شدی اما تو نمیدونستی که لینو عاشقته و هیونجین هان مثل برادرت بود و فلیکس و ای ان مثل دوستت بودن و سرگرمت میکردن
یک روز هان بهت گف چرا بهش نمیگی گفتی نمیتونم هان گفت خب بگو شاید قضیه تموم شد گفتی واقعا موقعیتش نیس اماده نیستم
هان گف یک سال گذشته هنوز خودتو اماده نکردی فلیکس اومد گف راست میگه مگه گفتن دوست دارم سخته مگه تاحالا گفتی 😶
گفتی نه ولی اماده نیستم
ای ان و سونگمین دستتو گرفتن و بردنت جای هیونجین گفتن بگو دیگع بگوووو گفتی دوست دارم اوپا ❤️❤️
سرت رو برمیگردونی میبینی لینو رفته برات لاته خریده که صدات گرم شه بتونی بخونی
اما وقتی که حرفتو شنید لاته از دستش افتاد
رفتی سمتش و بهش گفتی احساساتم دست خودم نیست گفت ولم کن سه سال عاشقت بود هروقت با هیونجین بودی و منم میومدم فک کردی برا چی میومدم چون که دوست داشتم نمیخواستم با کسی تنها باشی
اما فک کنم نتونستم پیش خودم نگهت دارم
🥺🥺دستشو گرفتی و بهش گفتی متاسفم
لینو خودت بهم گفتی ما نمیتونم با هم باشیم لینو گفت من کی گفتم 😡
گفتی همون موقعی که من میخواستم دبیو کنم سه سال پیش دقیقا گفتی چون ایدل شدی نمیتونیم با هم باشیم
همه حرف ها پشت سرمونه بعد اگه با هم
باشیم چان و چانگبین مث بچه ها داشتن نگاه میکردن و چیپس میخوردن🤣
میخواست بغلت کنه اما روش نمیشد
رفتی بغلش و بهش گفتی متاسفم
لینو گفت نباش تقصیر خودمه که زودتر اعتراف نکردم🥺 بعد رفت هیونجین هنوز تو
شوک بود😂👍
بهت گفت دوباره بگو 😂 گفتی ببخشید اما نمیتونم با گریه رفتی 🥺
وقتی اجرا تموم شد تو خوابگاه کلی گریه کردی اما چرا ؟ چون لینو .... رو ... دوست داشتی و بخاطر اینکه. از دستش دادی از خودت متنفر شدی
اگه میخوای بدونی چرا از خودت متنفر شدی ولینو رو دوس داشتی رفتی به هیونجین گفتی دوست دارم پارت بعد رو بخون 💟
۵.۸k
۲۲ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.