𝚃𝚗𝚊𝚗𝚕𝚖𝚘𝚚𝚞𝚒𝚕𝚒𝚌𝚊𝚝𝚒𝚘𝚗➖⃟🌟
𝚃𝚗𝚊𝚗𝚕𝚖𝚘𝚚𝚞𝚒𝚕𝚒𝚌𝚊𝚝𝚒𝚘𝚗➖⃟🌟
𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝙹𝚒𝚢𝚘𝚘𝚗☻
𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽
𝚙𝚊𝚛𝚝²¹
_فلش افتر به اتاق هایون_
هایون دست عشقش را کشید و آورد داخل اتاق ...
جونگکوک :چته هایونم؟
هایون :عایششش تشریف بیار داخل ...
هایون روی تختش نشست و جونگکوک کنار او ...
مشغول گپ زدن بودند که جونگکوک به آرامی صورتش را نزدیک صورت هایون آورد در همین حین مادر هایون بدون در زدن درب را باز کرد ...
هایون محکم کوبید رو صورت کوک و پرتش کرد اونور ...
مادر هایون با لبخند موذی گفت ؛تشریف بیارین ناهار :>
جونگکوک : فهمید ؟
هایون غرولند کنان گفت : اگه اون مادر منه میفهمه 😩
جونگکوک و هایون خواستن برن سمت میز که جونگکوک با دیدن اسم تهیونگ ناله کنان زیر لب گفت :تهیونگ خروس بی محل ...اخه آدم موقع خوردن غذا به کسی زنگ میزنه ؟
جونگکوک :بله ؟
تهیونگ : چیه باز سگ شدی ؟
جونگکوک :میخواستم برم شام بخورم خیر سرم ...
تهیونگ : برو دنبال هایون بیاین استادیو...
جونگکوک :باید به یونگی هیونگ بگم تورو دیگه راه نده ...
تهیونگ : منتظرم ...
.........................................................
تهیونگ :بچه ها این ادامه همون شبه ...
جونگکوک همونجور که داشت از ساندویچش گازی میزد گفت : خو زرتو بزن ...
تهیونگ :بزور از جیب من خرج غذاشون کردن پر رو عم هستن •-• ، خب شروع میکنم
[فلش بک به چهارسال پیش]
#Park_Jiyoon
#Tnanlmoquilication
𝙰𝚞𝚝𝚑𝚘𝚛 : 𝙹𝚒𝚢𝚘𝚘𝚗☻
𝙹𝙺 𝚊𝚗𝚍 𝙷𝙰𝚈𝙾𝙾𝙽
𝚙𝚊𝚛𝚝²¹
_فلش افتر به اتاق هایون_
هایون دست عشقش را کشید و آورد داخل اتاق ...
جونگکوک :چته هایونم؟
هایون :عایششش تشریف بیار داخل ...
هایون روی تختش نشست و جونگکوک کنار او ...
مشغول گپ زدن بودند که جونگکوک به آرامی صورتش را نزدیک صورت هایون آورد در همین حین مادر هایون بدون در زدن درب را باز کرد ...
هایون محکم کوبید رو صورت کوک و پرتش کرد اونور ...
مادر هایون با لبخند موذی گفت ؛تشریف بیارین ناهار :>
جونگکوک : فهمید ؟
هایون غرولند کنان گفت : اگه اون مادر منه میفهمه 😩
جونگکوک و هایون خواستن برن سمت میز که جونگکوک با دیدن اسم تهیونگ ناله کنان زیر لب گفت :تهیونگ خروس بی محل ...اخه آدم موقع خوردن غذا به کسی زنگ میزنه ؟
جونگکوک :بله ؟
تهیونگ : چیه باز سگ شدی ؟
جونگکوک :میخواستم برم شام بخورم خیر سرم ...
تهیونگ : برو دنبال هایون بیاین استادیو...
جونگکوک :باید به یونگی هیونگ بگم تورو دیگه راه نده ...
تهیونگ : منتظرم ...
.........................................................
تهیونگ :بچه ها این ادامه همون شبه ...
جونگکوک همونجور که داشت از ساندویچش گازی میزد گفت : خو زرتو بزن ...
تهیونگ :بزور از جیب من خرج غذاشون کردن پر رو عم هستن •-• ، خب شروع میکنم
[فلش بک به چهارسال پیش]
#Park_Jiyoon
#Tnanlmoquilication
۲.۸k
۲۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.