پارت 5 مافیای سرخ
پارت 5 مافیای سرخ
جیمین. از خودت بگو برامون
_ اسممو که میدونین ۱۶ سالمه ایرانیم دو هفته به کره اومدم و فکر کنم دوستامم داخل بار دیدیم تنها دوستایی که دارم جیسو لوکا سوهو هست
جیهوپ. ما هم اینجا چقندر
_ نه اینطور نیست
× بهشون اهمیت نده دارن اذیتت میکنن
_ اوکی
نامجون. حوصلم سررفته
× بیا بازی کنیم
_ فکر نمیکردم بزرگترین مافیای کره انقدر خوش رفتار و پایه باشه
× مردم در مورد من خیلی چیزای بدی میگن فکر میکنن کلی آدم میکشم یه یه قاتل نجیرهایم
ولی اینطوری نیست فقط مافیا
_ حق
شوگا. چه بازی کنیم
جین. مافیا
_ ارع خوبه عالی
× خوبه زندگیمون مافیاست
_ حالا بیا بازی کنیم
همه : اوکی
نقش داخل بازی مافیا
من مافیا بودم نامجون تک تیرانداز جین دکتر شوگا شهروند جیمین دکتر لکتر تهیونگ شهروندجونگکوک شهروند
ویو ا/ت
بازی کردیم من شهروندها رو کشتن و من برنده شدم
نامجون. فکر نمیکردم انقدر حرفه ای باشی
تهیونگ. راست میگه از کجا یاد گرفتی
جونگکوک. من مافیا انقدر تو کارم خوب نیستم که تو هستی
_ خوب نگاه کن من داخل ایران با دوستام و خانوادم همیشه مافیا بازی میکردیم و من همیشه یا مافیا بودم یا شهروند اگر مافیا بودم که شهروندها رو شکست میدادم اگرم شهروند بودم مافیا رو شکست میدادم
جیمین. دمت گرم بابا
شوگا. کوکی نظرت چیه ا/ت رو بیاریم داخل مافیای سرخ
_ نه خیلی ممنونم
× ا/ت تو چیزیم بلدی مثلاً تیراندازی و رزمی بودن
_ خوب آره من ۶ سال رزمی کار میکردم و از ۸ سالگی بابام منو فرستاد آموزش تیراندازی تا همین دو هفته پیش میرفتم وقتی اومدم کره دیگه نمیتونم برم
نامجون. حاجی دمت گرم
تهیونگ. فکر کنم من ریختم پشمام موند
جیمین. اگر جونگ کوک تورو داخل مافیای سرخ راه نده میای پیش ودم کار میکنی
_ وایسین ببینم اصلاً من قبول کردم برا خودتون میبرین میدوزین
× قبولم که نکنی باید بیای دست راست خودم شی
_ نمیخوام
شوگا. باید بخوای
_ بچهها ساعت ۴ صبحه من خوابم میاد من میرم خونمون حالا بعداً خبرشو به کوکی میدم
× میخوای همین جا بخواب فردا برو خونتون
_ نه مرسی
× هر جور راحتی
_ فعلاً
همه : خداحافظ
ویو ا/ت
خیلی خسته بودم دیگه رفتم خونه لباسامو عوض کردم رفتم روی تختم خوابیدم
ویو جونگکوک
احساس میکنم از ا/ت خوشم میاد
فعلاً باید راضیش کنم بیاد داخل مافیای سرخ
پسرا رفتن خونشون و من تنها خونه بودم که خوابم برد
جیمین. از خودت بگو برامون
_ اسممو که میدونین ۱۶ سالمه ایرانیم دو هفته به کره اومدم و فکر کنم دوستامم داخل بار دیدیم تنها دوستایی که دارم جیسو لوکا سوهو هست
جیهوپ. ما هم اینجا چقندر
_ نه اینطور نیست
× بهشون اهمیت نده دارن اذیتت میکنن
_ اوکی
نامجون. حوصلم سررفته
× بیا بازی کنیم
_ فکر نمیکردم بزرگترین مافیای کره انقدر خوش رفتار و پایه باشه
× مردم در مورد من خیلی چیزای بدی میگن فکر میکنن کلی آدم میکشم یه یه قاتل نجیرهایم
ولی اینطوری نیست فقط مافیا
_ حق
شوگا. چه بازی کنیم
جین. مافیا
_ ارع خوبه عالی
× خوبه زندگیمون مافیاست
_ حالا بیا بازی کنیم
همه : اوکی
نقش داخل بازی مافیا
من مافیا بودم نامجون تک تیرانداز جین دکتر شوگا شهروند جیمین دکتر لکتر تهیونگ شهروندجونگکوک شهروند
ویو ا/ت
بازی کردیم من شهروندها رو کشتن و من برنده شدم
نامجون. فکر نمیکردم انقدر حرفه ای باشی
تهیونگ. راست میگه از کجا یاد گرفتی
جونگکوک. من مافیا انقدر تو کارم خوب نیستم که تو هستی
_ خوب نگاه کن من داخل ایران با دوستام و خانوادم همیشه مافیا بازی میکردیم و من همیشه یا مافیا بودم یا شهروند اگر مافیا بودم که شهروندها رو شکست میدادم اگرم شهروند بودم مافیا رو شکست میدادم
جیمین. دمت گرم بابا
شوگا. کوکی نظرت چیه ا/ت رو بیاریم داخل مافیای سرخ
_ نه خیلی ممنونم
× ا/ت تو چیزیم بلدی مثلاً تیراندازی و رزمی بودن
_ خوب آره من ۶ سال رزمی کار میکردم و از ۸ سالگی بابام منو فرستاد آموزش تیراندازی تا همین دو هفته پیش میرفتم وقتی اومدم کره دیگه نمیتونم برم
نامجون. حاجی دمت گرم
تهیونگ. فکر کنم من ریختم پشمام موند
جیمین. اگر جونگ کوک تورو داخل مافیای سرخ راه نده میای پیش ودم کار میکنی
_ وایسین ببینم اصلاً من قبول کردم برا خودتون میبرین میدوزین
× قبولم که نکنی باید بیای دست راست خودم شی
_ نمیخوام
شوگا. باید بخوای
_ بچهها ساعت ۴ صبحه من خوابم میاد من میرم خونمون حالا بعداً خبرشو به کوکی میدم
× میخوای همین جا بخواب فردا برو خونتون
_ نه مرسی
× هر جور راحتی
_ فعلاً
همه : خداحافظ
ویو ا/ت
خیلی خسته بودم دیگه رفتم خونه لباسامو عوض کردم رفتم روی تختم خوابیدم
ویو جونگکوک
احساس میکنم از ا/ت خوشم میاد
فعلاً باید راضیش کنم بیاد داخل مافیای سرخ
پسرا رفتن خونشون و من تنها خونه بودم که خوابم برد
۱۷.۲k
۱۶ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.