💠وجدانی که بیدار شد....قسمت اول💠
پنجشنبه ۱۰ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۸:۵۷ / سال هشتاد و دوم/ شماره ۲۳۵۲۹ / کیهان
💠وجدانی که بیدار شد (یادداشت روز)💠
1- دوشنبه هفتم اسفندماه، خبری مثل «بمب» در فضای رسانهای جهان ترکید. خبر، «مهم» بود اما فضای انتخاباتی ایران مجال «درست دیده شدن» این خبر را در کشور نداد. خبر مربوط میشد به یک فیلم کوتاهِ حدودا 30 ثانیهای. جوانی خوشرو، در حالی که لباس نظامی بر تن دارد با صدا و چهرهای محزون-گویا از واقعیتی ترسناک آگاه شده و وجدانش به درد آمده باشد - رو به دوربینی که در دست راستش بود، میگوید: «من آرون بوشنل هستم. عضو نیروی هوائی ارتش آمریکا. دیگر نمیخواهم در این نسلکشی دست داشته باشم. میخواهم یک حرکت اعتراضی بکنم. البته در مقایسه با بلایی که اسرائیل بر سر مردم فلسطین میآورد چیزی نیست.» اینها جملاتی هستند که افسر 25 ساله نیروی هوائی آمریکا در حال حرکت به سمت سفارت رژیم صهیونیستی در «واشنگتن دی سی» بر زبان میآورد. فیلم برای یکی دو ثانیه قطع و دوربین دوباره روشن میشود. دوربین این بار روبهرو و چند متر جلوتر کار گذاشته شده، به شکلی که تمامِ قد او مقابل درب سفارت رژیم صهیونیستی دیده میشود. «دیگر نمیخواهم در نسلکشی غزه شریک باشم. فلسطین را آزاد کنید.» اینها آخرین جملاتی هستند که بوشنل 25 ساله در حالی که خم شده تا به لباس نظامیِ آغشته به مواد آتشزایش فندک بزند، بر زبان میراند. آتش در کسری از ثانیه تمام بدنش را فرا میگیرد. بوشنل ساعاتی بعد در بیمارستان جان داد! این افسر جوان، از چه چیز جنگ غزه باخبر شده بود که تحملش را نداشت؟ آیا این اولین اعتراض به جنایات مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی در حق ملت بیدفاع غزه بود؟ با توجه به وجود هزاران افسر و نظامی جوان در نیروهای مسلح آمریکا، آیا امکان وقوع اعتراضهای مشابه
یا حتی جدیتر وجود دارد؟
2- از جملات بوشنل معلوم میشود، او از مسائلی در جنگ غزه آگاه شده بود که بیش از دانستههای امثال ما درباره این باریکه و جنگ در آن است. به این هم توجه کنید که او یک «افسر» و «نظامی» آموزش دیده بود و به طور طبیعی توان و تحملش در مواجهه با مسائل جنگی، بیش از مردم عادی است. «دیگر نمیخواهم در نسلکشی غزه شریک باشم» یعنی، نظامیان آمریکایی از جمله خود بوشنل، هم در جنگ غزه حضور دارند و هم در حال نسلکُشیاند. ما آمارهای شهدای غزه را هر روز میبینیم. خبرهای مربوط به شهادت کودکان و نوزادان را هم هر روز مرور میکنیم. تصاویر این جنایات را هم در فضای مجازی و تلویزیون میبینیم. میدانیم 30 هزار نفر در یک بازه زمانی کوتاه یعنی حدود 150 روزه، با استفاده از سلاحهای بعضا چند تُنی که مخصوص اهداف سخت و فولادی و بُتُن هستند، قتلعام شدهاند. سازمان ملل میگوید 70 درصد این شهدا غیرنظامیاند و 12 هزار نفرشان هم کودک و نوزادند. برخی آمارها، شهدای غیرنظامی را 90 درصد این تعداد هم گفتهاند. شنیدن این اخبار سخت است اما... «شنیدن کی بود مانند دیدن؟»
ادامه در پست بعدی.....
💠وجدانی که بیدار شد (یادداشت روز)💠
1- دوشنبه هفتم اسفندماه، خبری مثل «بمب» در فضای رسانهای جهان ترکید. خبر، «مهم» بود اما فضای انتخاباتی ایران مجال «درست دیده شدن» این خبر را در کشور نداد. خبر مربوط میشد به یک فیلم کوتاهِ حدودا 30 ثانیهای. جوانی خوشرو، در حالی که لباس نظامی بر تن دارد با صدا و چهرهای محزون-گویا از واقعیتی ترسناک آگاه شده و وجدانش به درد آمده باشد - رو به دوربینی که در دست راستش بود، میگوید: «من آرون بوشنل هستم. عضو نیروی هوائی ارتش آمریکا. دیگر نمیخواهم در این نسلکشی دست داشته باشم. میخواهم یک حرکت اعتراضی بکنم. البته در مقایسه با بلایی که اسرائیل بر سر مردم فلسطین میآورد چیزی نیست.» اینها جملاتی هستند که افسر 25 ساله نیروی هوائی آمریکا در حال حرکت به سمت سفارت رژیم صهیونیستی در «واشنگتن دی سی» بر زبان میآورد. فیلم برای یکی دو ثانیه قطع و دوربین دوباره روشن میشود. دوربین این بار روبهرو و چند متر جلوتر کار گذاشته شده، به شکلی که تمامِ قد او مقابل درب سفارت رژیم صهیونیستی دیده میشود. «دیگر نمیخواهم در نسلکشی غزه شریک باشم. فلسطین را آزاد کنید.» اینها آخرین جملاتی هستند که بوشنل 25 ساله در حالی که خم شده تا به لباس نظامیِ آغشته به مواد آتشزایش فندک بزند، بر زبان میراند. آتش در کسری از ثانیه تمام بدنش را فرا میگیرد. بوشنل ساعاتی بعد در بیمارستان جان داد! این افسر جوان، از چه چیز جنگ غزه باخبر شده بود که تحملش را نداشت؟ آیا این اولین اعتراض به جنایات مشترک آمریکا و رژیم صهیونیستی در حق ملت بیدفاع غزه بود؟ با توجه به وجود هزاران افسر و نظامی جوان در نیروهای مسلح آمریکا، آیا امکان وقوع اعتراضهای مشابه
یا حتی جدیتر وجود دارد؟
2- از جملات بوشنل معلوم میشود، او از مسائلی در جنگ غزه آگاه شده بود که بیش از دانستههای امثال ما درباره این باریکه و جنگ در آن است. به این هم توجه کنید که او یک «افسر» و «نظامی» آموزش دیده بود و به طور طبیعی توان و تحملش در مواجهه با مسائل جنگی، بیش از مردم عادی است. «دیگر نمیخواهم در نسلکشی غزه شریک باشم» یعنی، نظامیان آمریکایی از جمله خود بوشنل، هم در جنگ غزه حضور دارند و هم در حال نسلکُشیاند. ما آمارهای شهدای غزه را هر روز میبینیم. خبرهای مربوط به شهادت کودکان و نوزادان را هم هر روز مرور میکنیم. تصاویر این جنایات را هم در فضای مجازی و تلویزیون میبینیم. میدانیم 30 هزار نفر در یک بازه زمانی کوتاه یعنی حدود 150 روزه، با استفاده از سلاحهای بعضا چند تُنی که مخصوص اهداف سخت و فولادی و بُتُن هستند، قتلعام شدهاند. سازمان ملل میگوید 70 درصد این شهدا غیرنظامیاند و 12 هزار نفرشان هم کودک و نوزادند. برخی آمارها، شهدای غیرنظامی را 90 درصد این تعداد هم گفتهاند. شنیدن این اخبار سخت است اما... «شنیدن کی بود مانند دیدن؟»
ادامه در پست بعدی.....
۴.۰k
۱۰ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.