چند پارتی جین
پارت اخر
جین:( ا/ت رفت تو اتاق و درم کوبید.. الان چند ساعته که اون داخله) ا/ت.. من معذرت میخوام ناراحتت کردم..لطفا بیا بیرون
ا/ت: نمیخام...
جین:لطفا
ا/ت: برو
**
جین: دوتا بلیت لندن گرفتم..با یه دونه حلقه شبیه حلقه ام.. ویلا هم گرفتم*..پاشو بیا برای فردا بلیت گرفتم.. ساعت ۹:۰۰پرواز داریم
ا/ت: چی؟..چی میگی
جین: پاشو..پاشو باید لباس جمع کنیم...*
ا/ت: باشه( متعجب)
*تو هواپیما*
ا/ت: حالا کجا میریم؟
جین: لندن!
ا/ت: اووو
جین: بیا بخوابیم هشت ساعت راهه*
*
ا/ت: ( رفتیم ویلا..واقعا خرذوق شدم) اینجااا خیلی خوشگلههه..وایییی
جین: :)... ببخشید من نباید اون حرفارو بهت میزدم...معذرت میخوام..منو میبخشی؟
ا/ت: اهوم :).. من فقط از دستت ناراحت بودم..عصبانی نیستم:).... اون فقط یه حلقه اس من نباید زیادهروی میکردم
جین: نه..اون یکی از بخش های مهم خاطراتمونه...
ا/ت: حالا بیخیال..
جین: میشه این انگشتر رو تو دستم کنی؟*
ا/ت: حتما*
جین: از کمرش گرفتم و بوسیدمش *
جین:( ا/ت رفت تو اتاق و درم کوبید.. الان چند ساعته که اون داخله) ا/ت.. من معذرت میخوام ناراحتت کردم..لطفا بیا بیرون
ا/ت: نمیخام...
جین:لطفا
ا/ت: برو
**
جین: دوتا بلیت لندن گرفتم..با یه دونه حلقه شبیه حلقه ام.. ویلا هم گرفتم*..پاشو بیا برای فردا بلیت گرفتم.. ساعت ۹:۰۰پرواز داریم
ا/ت: چی؟..چی میگی
جین: پاشو..پاشو باید لباس جمع کنیم...*
ا/ت: باشه( متعجب)
*تو هواپیما*
ا/ت: حالا کجا میریم؟
جین: لندن!
ا/ت: اووو
جین: بیا بخوابیم هشت ساعت راهه*
*
ا/ت: ( رفتیم ویلا..واقعا خرذوق شدم) اینجااا خیلی خوشگلههه..وایییی
جین: :)... ببخشید من نباید اون حرفارو بهت میزدم...معذرت میخوام..منو میبخشی؟
ا/ت: اهوم :).. من فقط از دستت ناراحت بودم..عصبانی نیستم:).... اون فقط یه حلقه اس من نباید زیادهروی میکردم
جین: نه..اون یکی از بخش های مهم خاطراتمونه...
ا/ت: حالا بیخیال..
جین: میشه این انگشتر رو تو دستم کنی؟*
ا/ت: حتما*
جین: از کمرش گرفتم و بوسیدمش *
۳۲.۳k
۳۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.