جی هو و جونگ کوک پارت 7
غذا رو خوردیم جونگ کوک :جی هو بیا منم سریع وسایل شام رو جمع کردم و رفتم پیشش گفتم من:چی شده کوک:عطرت خیلی خوبه من ی لبخند ملیحی زدم گفت کوک:جرا میخندی من:اخه من خودم عطرمو درست میکنم کوک:چطوری من:ی گل کمیابه از اونا استفاده میکنم .گل .گلام تموم شدههههههههه جونگ کوک گلام تموم شده کوک:یعنی فردا باید بریم جمع کنیم من:اره :) کوک:نه نمیشه من نمیام من:جونگ کوک ترو خدا عشقم نفسم به خاطر من کوک:اینجوری نکن که قبول نمیکنم منم رفتم جلو تر و لبامو گذاشتم رو لباش و مک زدم بعد جدا شدم کوک:نه تو داری خودتو لوس میکنی که من قبول کنم بعدش دوباره لبامث سریع گذاشتم رو لباش و دستمو گذاشتم روی یقه لباسش و میکشیپم که سه تا از دکمه های لباسش پاره شد منم قبل شام لباسمو عوض کردم برای همین راحت بودم اونم آروم دیتشو گذاشت روی سینه هام و فشار میداد اینقدر سفت لباسشو میکشیدم که لباسش کاملا پاره شده بود خیلی خجالت میکشیدم اما بدون عطرم نمیتونم زندگی کنم خودمم عاشق بوشم بعد دستمو گذاشتم روی سیکس پک و سینه هاش خیلی جذاب بود اون لب بالاییمو گاز میگرفت منم لب پایینیشو وحشیانه میخوردم و گاز میگرفتم بلخره جدا شدم کوک:چی شده شما که از خجالت سرخ میشدین خانم خانما من:اگه نیای خودم تنهایی میرم کوک:هاه اگه دوباره اونجوری وحشیانه بوسم کنی شاید قبول کنم من:من که از خودامه کوک:هوم واقعا من: اره و دوباره لبامو کوبیدم رو لباش و خوردم بعد اروم اروم رفتم پایین سمت گردنش و گردنشو بوس کردم رفتم سمت تر قوش اونم بوس کردم و بعد پاشدم کوک:شیطون تو از این کارا هم بلدی ها من :هوم خودتون یادم دادید مستر کوک:که اینطور من :اره بعد سرمو گذاشتم رو شونم و بغلش کردم کوک:دختر روانیتم روانیه موهات لبات بوت بدنت من:بدنم کوک:ی نگاهی به سینه های نمایانم از پشت اون لباس انداخت و دستشو گذاست روشون و گغت کوک:حتی بدنت
۱۷.۷k
۰۴ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.