𝐏³³
𝐏³³
𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝟕 𝐛𝐫𝐚𝐧𝐜𝐡𝐞𝐬 𝐫𝐞𝐝 𝐫𝐨𝐬𝐞 𝐟𝐚𝐝𝐞𝐝
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐬𝐨𝐨𝐡𝐲𝐮𝐧 𝐚𝐧𝐝 𝐣𝐢𝐰𝐨𝐧
𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 : 𝐏𝐚𝐫𝐤 𝐉𝐢𝐲𝐨𝐨𝐧
=برخی اوقات می نالم ایکاش خاطره هایش قبل از من میمردند ... اما میبینم حیف خیالش است !=
سوهیون :《من زمانی نابود میشم که تو ضربه بخوری ... 》
متاثر شده بودم ؛
گمان میکردم شاهکار رفتار های موذیانه ام است ...
نمیدانستم او از همان ابتدا قلبی در گروی من داشت !
همیشه نگاه های زیبایش حرف هایی برای گفتن داشتند !
حتی آن زمان که از او بیزار بودم میتوانستم به صراحت این حرف را بزنم !
خلاصه بگویم یکی از آن نگاه های خواستنی اش را به من هدیه کرد و زمزمه کنان گفت :《کیم جیوون تو برو استراحت کن !》
به قصد مزاح گفتم :《نه عزیزم ! من میخوام امشب برای مادر شوهرم همه ی هنر هام رو رو کنم !》
سوهیون با خنده گفت :《ایگو ... خوشبحال مادر شوهرت !》
ساعت ها گذشت ، من و همسری که آنموقع برایم عزیز شده بود سفره عالی ای چیده بودیم !
جیوون :《هامو چقدر خوب شده !》
سوهیون :《اوهوم ... تو واقعا هنرمندی کیم جیوون !》
#seven_branches_red_rose_faded
#Park_Jiyoon
𝐅𝐚𝐤𝐞 𝐍𝐚𝐦𝐞:𝟕 𝐛𝐫𝐚𝐧𝐜𝐡𝐞𝐬 𝐫𝐞𝐝 𝐫𝐨𝐬𝐞 𝐟𝐚𝐝𝐞𝐝
𝐂𝐨𝐮𝐩𝐥𝐞:𝐬𝐨𝐨𝐡𝐲𝐮𝐧 𝐚𝐧𝐝 𝐣𝐢𝐰𝐨𝐧
𝐀𝐮𝐭𝐡𝐨𝐫 : 𝐏𝐚𝐫𝐤 𝐉𝐢𝐲𝐨𝐨𝐧
=برخی اوقات می نالم ایکاش خاطره هایش قبل از من میمردند ... اما میبینم حیف خیالش است !=
سوهیون :《من زمانی نابود میشم که تو ضربه بخوری ... 》
متاثر شده بودم ؛
گمان میکردم شاهکار رفتار های موذیانه ام است ...
نمیدانستم او از همان ابتدا قلبی در گروی من داشت !
همیشه نگاه های زیبایش حرف هایی برای گفتن داشتند !
حتی آن زمان که از او بیزار بودم میتوانستم به صراحت این حرف را بزنم !
خلاصه بگویم یکی از آن نگاه های خواستنی اش را به من هدیه کرد و زمزمه کنان گفت :《کیم جیوون تو برو استراحت کن !》
به قصد مزاح گفتم :《نه عزیزم ! من میخوام امشب برای مادر شوهرم همه ی هنر هام رو رو کنم !》
سوهیون با خنده گفت :《ایگو ... خوشبحال مادر شوهرت !》
ساعت ها گذشت ، من و همسری که آنموقع برایم عزیز شده بود سفره عالی ای چیده بودیم !
جیوون :《هامو چقدر خوب شده !》
سوهیون :《اوهوم ... تو واقعا هنرمندی کیم جیوون !》
#seven_branches_red_rose_faded
#Park_Jiyoon
۲.۱k
۰۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.