از بَــرَم آن سرو نازم میرود
از بَــرَم آن سرو نازم میرود
صبرم از دل میرود،تا میرود
تا گزیند جای در چشم رقیب
همچو اشک از دیده ی ما میرود
ماهم از من دور گردد زآن سبب
دودِ آهــــم تـــا ثــــریّا میــــرود
شمع وارم،اشک و آه از چشم و دل
یا بــــرآید روز و شب یا میــــرود
میرود کز ما جدا گردد ولی
جان و دل با اوست هرجا میرود
زآتش غیرت بسوز امشب «رهی»
کان پـــــری با غیـــر فردا میرود
صبرم از دل میرود،تا میرود
تا گزیند جای در چشم رقیب
همچو اشک از دیده ی ما میرود
ماهم از من دور گردد زآن سبب
دودِ آهــــم تـــا ثــــریّا میــــرود
شمع وارم،اشک و آه از چشم و دل
یا بــــرآید روز و شب یا میــــرود
میرود کز ما جدا گردد ولی
جان و دل با اوست هرجا میرود
زآتش غیرت بسوز امشب «رهی»
کان پـــــری با غیـــر فردا میرود
۸۹۰
۱۲ فروردین ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۳۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.