hard thief part. 22
- چتونه خب؟
یک دفعه همه از خنده جر خوردن جیمین از صندلی افتاد پایین پخش زمین شده بود و میخندید جیهوپ پاشد رفت به دیر ضربه زد و دوباره می خندید تهیونگ دستشو جلو ذهنش گرفته بود که غذا ها نریزه بیرون کوک دلشو گرفته بود می خندید یونگی خنده لثه ای میزد و جین هم مثل همیشه خنده های معروفشو میزد و نامجون هم با صدای بلند می خندید سانی و اون ته مین گاوم عین اسب می خندیدن (منم بودم بد تر از این میخندیدم😂😂😂) زهرمار به خودت بخند (اخه قیافت دیدنیه😂😂😂😂) قیافم چشه مگه؟ ( برو نگاه)
رفتم جلوی اینه نزدیک سالانه خودمو دیدم خودم از تیپ فشن شوم خندم گرفت😂😂😂شلوراک گل گلی با یک نیم تنه سیاه با مو های بهم ریخته جورابمو یکی بلد یکی کوتاه😂😂😂حق داشتن والا😂
بعد کلی خندین غذا خوردیم
(یک هفته بعد)
همه تو سالون جمع شده بودیم و حرف میزدیم که تا حرفاشون تمام شد
- خب لشکر صبر کنید بیاید یک کاری کنیم
ته مین:😈چه کاری قشنگ معلومه تو چشمات چی میگزه
-😈افرین درست گفتی
تهیونگ: خب چی کار
جیمین: بگووو مشتاقم اخ چه حالی میده بریم الان چند نفرو ناقص کنم بعدشم شکنجشون کنم
-هان؟؟ 😐جیمین اریو اوکی؟؟
جیمین: یهههههه ایم اوکی😁😎
- اها باش بیخیال سانی بیدارشون تو
یک دفعه سانی با دوتا از چرخ دستی ها با جیهوپ امدن تو که توی هر سبد پر از تفنگ اب پاش بود
+ از همین الان بگم من توی این باز نیستم
- یونگییببییییی😟😟😟😟
+ من نمی خوام
- یونگی😟😟
+حالا فکرامو می کنم
- یونگی😟😟😟😟
+اصلا جهنم ولی جایی بریم که هیچ کدوم از بادیگارد نباشن
-یونگی😟
+هوفففف اوکی
- افرین پیشی😁😁
کوک: خب؟
-برید تفنگ انتخاب کنید بریم بازی
یونگی: خودمون تفنگ داریم یک دفعه همه شون اصلحه هاشون رو در اوردن حتی سانی و ته مین هم داشتن منم برای این که ضایع نشم دستمو مثل تفنگ کردم (نداشتی که سنگین تر بود😂😂)
- نه بابا این نه تنفگ اب پاش
همه تفنگ اشونو گذاشتن سر جاشون همه با هم گفتن: اهااااااااااااااااا
- کووووووووفتتتتت 😂
+ چی گفتی؟؟
- اممم چیزع گفتم همه به خت شین 😐
+اها
- اره
همه تفنگ برداشتی مو رفتیم توی حیاط عمارت به دو قسمت تقسیم شدیم
گروه یک: من . جیمین. ته مین. سانی. جین
گروه دوم:یونگی.کوک.تهیونگ . جیهوپ. نامجون
تفنگ امون رو پر اب کردیم به دو گروه سفید و ابی تقسیم شدیم
یونگی با یک شرت پلینگی با یک تاپ بلند که روش یک نوشته اینگلیسی بود
من یک تیم تنه ابی با شلوارک سیاه
کلا همه تیپ ها از فشن شوهای خز بود😂😂😂
اجوما: این مسابقه داور می خواد
کوک: داور اجوما
اجوما: خب حالا همه سر جا های خودشون چشماتون ر همه ببندید بعد شمارشم چشماتونو باز می کنید و سمت هم حمله می کنید فهمیدین
همه: بله
اجوما: 1.2.3.4.5.......حملهههه
نظر یادتونره😘
یک دفعه همه از خنده جر خوردن جیمین از صندلی افتاد پایین پخش زمین شده بود و میخندید جیهوپ پاشد رفت به دیر ضربه زد و دوباره می خندید تهیونگ دستشو جلو ذهنش گرفته بود که غذا ها نریزه بیرون کوک دلشو گرفته بود می خندید یونگی خنده لثه ای میزد و جین هم مثل همیشه خنده های معروفشو میزد و نامجون هم با صدای بلند می خندید سانی و اون ته مین گاوم عین اسب می خندیدن (منم بودم بد تر از این میخندیدم😂😂😂) زهرمار به خودت بخند (اخه قیافت دیدنیه😂😂😂😂) قیافم چشه مگه؟ ( برو نگاه)
رفتم جلوی اینه نزدیک سالانه خودمو دیدم خودم از تیپ فشن شوم خندم گرفت😂😂😂شلوراک گل گلی با یک نیم تنه سیاه با مو های بهم ریخته جورابمو یکی بلد یکی کوتاه😂😂😂حق داشتن والا😂
بعد کلی خندین غذا خوردیم
(یک هفته بعد)
همه تو سالون جمع شده بودیم و حرف میزدیم که تا حرفاشون تمام شد
- خب لشکر صبر کنید بیاید یک کاری کنیم
ته مین:😈چه کاری قشنگ معلومه تو چشمات چی میگزه
-😈افرین درست گفتی
تهیونگ: خب چی کار
جیمین: بگووو مشتاقم اخ چه حالی میده بریم الان چند نفرو ناقص کنم بعدشم شکنجشون کنم
-هان؟؟ 😐جیمین اریو اوکی؟؟
جیمین: یهههههه ایم اوکی😁😎
- اها باش بیخیال سانی بیدارشون تو
یک دفعه سانی با دوتا از چرخ دستی ها با جیهوپ امدن تو که توی هر سبد پر از تفنگ اب پاش بود
+ از همین الان بگم من توی این باز نیستم
- یونگییببییییی😟😟😟😟
+ من نمی خوام
- یونگی😟😟
+حالا فکرامو می کنم
- یونگی😟😟😟😟
+اصلا جهنم ولی جایی بریم که هیچ کدوم از بادیگارد نباشن
-یونگی😟
+هوفففف اوکی
- افرین پیشی😁😁
کوک: خب؟
-برید تفنگ انتخاب کنید بریم بازی
یونگی: خودمون تفنگ داریم یک دفعه همه شون اصلحه هاشون رو در اوردن حتی سانی و ته مین هم داشتن منم برای این که ضایع نشم دستمو مثل تفنگ کردم (نداشتی که سنگین تر بود😂😂)
- نه بابا این نه تنفگ اب پاش
همه تفنگ اشونو گذاشتن سر جاشون همه با هم گفتن: اهااااااااااااااااا
- کووووووووفتتتتت 😂
+ چی گفتی؟؟
- اممم چیزع گفتم همه به خت شین 😐
+اها
- اره
همه تفنگ برداشتی مو رفتیم توی حیاط عمارت به دو قسمت تقسیم شدیم
گروه یک: من . جیمین. ته مین. سانی. جین
گروه دوم:یونگی.کوک.تهیونگ . جیهوپ. نامجون
تفنگ امون رو پر اب کردیم به دو گروه سفید و ابی تقسیم شدیم
یونگی با یک شرت پلینگی با یک تاپ بلند که روش یک نوشته اینگلیسی بود
من یک تیم تنه ابی با شلوارک سیاه
کلا همه تیپ ها از فشن شوهای خز بود😂😂😂
اجوما: این مسابقه داور می خواد
کوک: داور اجوما
اجوما: خب حالا همه سر جا های خودشون چشماتون ر همه ببندید بعد شمارشم چشماتونو باز می کنید و سمت هم حمله می کنید فهمیدین
همه: بله
اجوما: 1.2.3.4.5.......حملهههه
نظر یادتونره😘
۱۳.۹k
۱۴ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.