پارت ۸۱
قلبش با تپش بالایی میزد؛ خطر از بیخ گوششون گذشت.
نوا نفس عصبی و عمیقی کشید: رفت...؟
یه ثانیه سکوت برقرار شد؛ همه جا ساکت شد؛ جیمی نفس های بلندی کشید : یاخدا....خدای من...
ایان تمرکز کرد : هیششش...
هنوز ساکت بود؛ گویا واقعا رفت.
اما ناگهان صدای غرشی بلند شد و پنجه گرگینه از در سنگی رد شد و آجر های دورشو خورد کرد؛ نوا جیغ زد؛
بلند شدن و بی معطلی به سمت سالن اصلی موزه دوییدن؛ در موزه که مثل مدت قبل بسته بود؛ اما پنجره باز بود؛ زمین از بند قدم های گرگینه میلرزید و هر ثانیه نزدیک تر میشد؛ شین با عجله فریاد زد: پنجره بازه ازش برید بیرون!
نوا جیمی رو کشید : بدو جیمی تو اول برو!
-اما...
-داریم میمیریم!
صدای غرش و پای گرگینه هرلحظه بیشتر زمین رو میلرزوند و نزدیک تر میشد و استرس بیشتری رو وارد میکرد؛ جیمی از پنجره گذشت؛
ایان که متوجه نزدیکی غرش گرگینه میشد فریاد زد: نوا تو و شین با هم برید ! عجله کنید داره میاد!
نوا با چشم های اشکی از ترس بازوی شین رو گرفت و چون لاغر بودن راحت از پنجره گذشتن؛
صدای چنگ به دیوار ها شنیده شد و گرگینه خشمگین تر از قبل تو سالن در فاصله ۳ متری ایان ظاهر شد؛ ایان از جاش تموم نخورد و سریع در و دیوار رو بررسی کرد؛
نوا نفس عصبی و عمیقی کشید: رفت...؟
یه ثانیه سکوت برقرار شد؛ همه جا ساکت شد؛ جیمی نفس های بلندی کشید : یاخدا....خدای من...
ایان تمرکز کرد : هیششش...
هنوز ساکت بود؛ گویا واقعا رفت.
اما ناگهان صدای غرشی بلند شد و پنجه گرگینه از در سنگی رد شد و آجر های دورشو خورد کرد؛ نوا جیغ زد؛
بلند شدن و بی معطلی به سمت سالن اصلی موزه دوییدن؛ در موزه که مثل مدت قبل بسته بود؛ اما پنجره باز بود؛ زمین از بند قدم های گرگینه میلرزید و هر ثانیه نزدیک تر میشد؛ شین با عجله فریاد زد: پنجره بازه ازش برید بیرون!
نوا جیمی رو کشید : بدو جیمی تو اول برو!
-اما...
-داریم میمیریم!
صدای غرش و پای گرگینه هرلحظه بیشتر زمین رو میلرزوند و نزدیک تر میشد و استرس بیشتری رو وارد میکرد؛ جیمی از پنجره گذشت؛
ایان که متوجه نزدیکی غرش گرگینه میشد فریاد زد: نوا تو و شین با هم برید ! عجله کنید داره میاد!
نوا با چشم های اشکی از ترس بازوی شین رو گرفت و چون لاغر بودن راحت از پنجره گذشتن؛
صدای چنگ به دیوار ها شنیده شد و گرگینه خشمگین تر از قبل تو سالن در فاصله ۳ متری ایان ظاهر شد؛ ایان از جاش تموم نخورد و سریع در و دیوار رو بررسی کرد؛
۱.۲k
۱۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.