ادامه چند پارتی غریبه ی آشنا p:5/5
تهیونگ با ی حرکت لباس ام و جر داد و همچینین لباس خودش سو*تین ام و در آورد و رد دندون بکهیون و دید
×نمیخواستی بهم بگی؟
_ت.....تهیونگ لطفا بس کن
×نمیشه باید بهم میگفتی
بعد شورت م و در آورد و باکسرش و و دی*کش و واردم کرد اولش آروم شروع کرد تا عادت کنم اما بعد شروع کرد به تلمبه زدن و خیلی درد داشتم دلم درد میکرد تا زیر دلم البته بعد ۳۰ مین ازم بیرون کشید اون ارضا شده بود اما من تازه تحر*یک شده بودم پس پریدم روش و دی*کش واردم شد اما نا نداشتم تاب بدم خودم و
×ات چیکار میکنی
_من بازم میخوام
×خب شروع کن
_نمیتونم جون ندارم
×هعیی
تهیونگ دستاش و رو پهلوم گذاشتم و من و بالا پایین میکرد
ادامه دارد
×نمیخواستی بهم بگی؟
_ت.....تهیونگ لطفا بس کن
×نمیشه باید بهم میگفتی
بعد شورت م و در آورد و باکسرش و و دی*کش و واردم کرد اولش آروم شروع کرد تا عادت کنم اما بعد شروع کرد به تلمبه زدن و خیلی درد داشتم دلم درد میکرد تا زیر دلم البته بعد ۳۰ مین ازم بیرون کشید اون ارضا شده بود اما من تازه تحر*یک شده بودم پس پریدم روش و دی*کش واردم شد اما نا نداشتم تاب بدم خودم و
×ات چیکار میکنی
_من بازم میخوام
×خب شروع کن
_نمیتونم جون ندارم
×هعیی
تهیونگ دستاش و رو پهلوم گذاشتم و من و بالا پایین میکرد
ادامه دارد
۲.۸k
۲۴ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.