پارتــ پنجمــ
پارتــ پنجمــ
دیدم کوک با دست و پای خونی اومد تو
خدایا این چرا اینجوریه
ویو کوک
تا اودمدم تو دیدم ا/ت بیداری و داری منو نگاه میکنی
ویو ا/ت
یک لحظه منو تو چشم تو چشم شدیم
گفتم تو جرا اینجوری هستی؟
-هی چی نیس خوبم
برو بشین الان میام
-کفتم که خوبم
منم کفتم برو بشین
-باشه
منم رفتم توی اشپز خانه دیدم که اونجا جعبه کمک های اولیه هس سریع بر داشتم و رفتم کنار کوک توی مبل نشستم
کوک چرا اینجوری هستی؟
ویو کوک
دیدم تو اومدی سمتم و نشستی کنارم تا ازمن سوال پرسیدی من مونده بودم جی بگم
ویو تو
دیدم کوک همین جوری داره منو نگاه میکنه
کوک کوک کوک
ویو کوک
با صدای تو به حال خودم اومدم
جان جیزی شده؟
ا/ت: با تو هستم؟ میگم چرا اینجوری اومدی
هیجی نیس فقط دعوا کردم
ا/ت اها (خب اسکل معلومه که دعوا کردی سر جی دعوا مردی اییش به این جواب دادنش)
ویو ا/ت
داشتم زخم روی لبش رو پاک میکردم که لبش رو گذاشت رو لبم
ویو کوک
داشتم میدیم که لبم رو داری تمیز میکنی ولی طاقت نیاوردم و بوسیدمش اول باهام همکاری نمیکرد(اسکل معلوم رفته تو شوک) ولی یعد لبش رو گاز گرفتم شزپع به همکاری کرد
ادامه پارت بعد..
دیدم کوک با دست و پای خونی اومد تو
خدایا این چرا اینجوریه
ویو کوک
تا اودمدم تو دیدم ا/ت بیداری و داری منو نگاه میکنی
ویو ا/ت
یک لحظه منو تو چشم تو چشم شدیم
گفتم تو جرا اینجوری هستی؟
-هی چی نیس خوبم
برو بشین الان میام
-کفتم که خوبم
منم کفتم برو بشین
-باشه
منم رفتم توی اشپز خانه دیدم که اونجا جعبه کمک های اولیه هس سریع بر داشتم و رفتم کنار کوک توی مبل نشستم
کوک چرا اینجوری هستی؟
ویو کوک
دیدم تو اومدی سمتم و نشستی کنارم تا ازمن سوال پرسیدی من مونده بودم جی بگم
ویو تو
دیدم کوک همین جوری داره منو نگاه میکنه
کوک کوک کوک
ویو کوک
با صدای تو به حال خودم اومدم
جان جیزی شده؟
ا/ت: با تو هستم؟ میگم چرا اینجوری اومدی
هیجی نیس فقط دعوا کردم
ا/ت اها (خب اسکل معلومه که دعوا کردی سر جی دعوا مردی اییش به این جواب دادنش)
ویو ا/ت
داشتم زخم روی لبش رو پاک میکردم که لبش رو گذاشت رو لبم
ویو کوک
داشتم میدیم که لبم رو داری تمیز میکنی ولی طاقت نیاوردم و بوسیدمش اول باهام همکاری نمیکرد(اسکل معلوم رفته تو شوک) ولی یعد لبش رو گاز گرفتم شزپع به همکاری کرد
ادامه پارت بعد..
۹.۳k
۱۵ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.