bad girl p: 164اخر
عروسی تموم شدو دیگه برگشتیم خونه خیلی عروسی باحالی بود ولی نمیدونم نامی و جوکیونگ چطور عاشق هم شدن
بعد اینکه بچه هارو خوابوندیم برگشتیم اتاق خودمون ی راس خودمو پرت کردم رو تخت کوکم کنارم دراز کشید
هانا: کوک بنظرت جوکیونگ و نامی کی عاشق هم شدن
کوک:واسه منم سواله چطور هیونگ بهم نگفته بود که جوکیونگو دوس داره
هانا: کی فکرشو میکرد نامی و جوکیونگ ب اینجا برسن
کوک: مث خودمون که مث موش و گربه به جون هم میوفتادیم ببین الان کارمون به کجا رسیده که دوتا بچه عینه بچگیای خودمونم داریم
هانا: خدایی چطور مامان اینا تونستن تحملمون کنن تازه دارم میفهمم که چقد اذیتشون میکردیم
کوک: دقیقا
ادم ها جایگاه خودشون رو تو زندگیمون دارن.
اگه یکی خیلی سفت و سخت توی قلبت جا گرفت و رنگ خودشو به زندگیت پاشید مطمئنن قراره بوم نفاشیت بعد از رفتنش ی تیکه خاکستری به خودش بگیره و هیچ رنگی نمیتونه جاشو بگیره.
هر پایانی شیرین نیست اما هرجا زندگی شیرین شد میتونه نقطه پایان باشه.
بدون تردید میتونم بگم کوک بهترین و شیرین ترین اتفاق زندگیم بود.
با اینکه این همه اذیتش کردم و باعث ناراحتیش شدم بازم ولم نکرد
ی همچین مردی تو دنیا که با وجود همه چی بازم همیشع پشتت باشه و عاشقانه دوست داشته باشه خیلی کمه.
هانا: جئون تو بهترین اتفاق زندگیمی
بعد این حرفم لبخند دلنشینی زد
کوک: توهم بهترین اتفاق زندگی منی جئون هانا
بعد اینکه بچه هارو خوابوندیم برگشتیم اتاق خودمون ی راس خودمو پرت کردم رو تخت کوکم کنارم دراز کشید
هانا: کوک بنظرت جوکیونگ و نامی کی عاشق هم شدن
کوک:واسه منم سواله چطور هیونگ بهم نگفته بود که جوکیونگو دوس داره
هانا: کی فکرشو میکرد نامی و جوکیونگ ب اینجا برسن
کوک: مث خودمون که مث موش و گربه به جون هم میوفتادیم ببین الان کارمون به کجا رسیده که دوتا بچه عینه بچگیای خودمونم داریم
هانا: خدایی چطور مامان اینا تونستن تحملمون کنن تازه دارم میفهمم که چقد اذیتشون میکردیم
کوک: دقیقا
ادم ها جایگاه خودشون رو تو زندگیمون دارن.
اگه یکی خیلی سفت و سخت توی قلبت جا گرفت و رنگ خودشو به زندگیت پاشید مطمئنن قراره بوم نفاشیت بعد از رفتنش ی تیکه خاکستری به خودش بگیره و هیچ رنگی نمیتونه جاشو بگیره.
هر پایانی شیرین نیست اما هرجا زندگی شیرین شد میتونه نقطه پایان باشه.
بدون تردید میتونم بگم کوک بهترین و شیرین ترین اتفاق زندگیم بود.
با اینکه این همه اذیتش کردم و باعث ناراحتیش شدم بازم ولم نکرد
ی همچین مردی تو دنیا که با وجود همه چی بازم همیشع پشتت باشه و عاشقانه دوست داشته باشه خیلی کمه.
هانا: جئون تو بهترین اتفاق زندگیمی
بعد این حرفم لبخند دلنشینی زد
کوک: توهم بهترین اتفاق زندگی منی جئون هانا
۶.۷k
۰۷ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.