مافیا پارت شش
ات ویو
بیهوش وبدم یهو کابوس سرو سد خوابی دیدم همین یارو عه با کوک بالا سرم یودن بیدار شدم
مث چی ترسیده بودم
ات نفس نفس میزد
ات چرا چرا باید یادم بیاد ولیسا چرا لون یارو عه اونجا بود
کوک چته سرو صدا میکنی کشتیمون
ات تو جئون جونگ کوک میشناسی
کوک امم نه
ات اخه هوفف تو همون کسی که دوسم داشت بالا سرم بودن تو بهاش، نسبت داری
کوک نه ولی چن روز دیگه در باره جونگ کوک یه چیزی بهت میگم
ات اهوم.. چیییی
کوک همین که سنفتی رفتن بیرون
ات یعنی چی چی ازش میدونه ولش اون که مرده دیگه چیزی نیازه دربارش بدونم گریه
ات چرا باید ازدستش میدادم اگه بهاش نبودم نمیمرد گریه
ات اگه باام قمار نمیزد از دستش نمیدادم به زندگیش ادامه میداد گریه
کوک پشت در وایساده بود و گوش مسداد
کوک ویو
بهش گفتم مث چی چشاس برق میزد رفتم بیرون پشت وایسادم حرفاسث گوق دادم خیلی بد بغض کردم رفتم داخل اتاق گریه میکردم اولین بار بود برای کسی که عاشقشم گیه میکنم هق
کوک هق هق چرا باید از دستش بدم دوباره مال خودم میشه
کوک هوی دختر
ات میشهیه درخواستی کنم بغض
کوک بنال
ات بکشم بغض
کوک چیمیگی
ات کار خاصی نیس همون موقع ها میمردم بهتر بود بغض
کوک نمیکشمت
ات خودم انجام میدم بغض(اروم گف)
کوک هوففف دستی به موهاش زد و گف
کوک اون شوهر ت
ات میشه دیگه دربارش نگی حالم ازین بدتر میشه یکم درک کن بی احساس بغض
کوک باشه رف بیرون
کوک ویو
بهم کف بکشمش نمیتونستم عشق زندگیمو بکشم نمیشه نمیسه بهم گف بی احساس حق هم داره ولش کردم
شب
ات اخیش دیگه خلاص میشم و میرم پیشش
بیهوش وبدم یهو کابوس سرو سد خوابی دیدم همین یارو عه با کوک بالا سرم یودن بیدار شدم
مث چی ترسیده بودم
ات نفس نفس میزد
ات چرا چرا باید یادم بیاد ولیسا چرا لون یارو عه اونجا بود
کوک چته سرو صدا میکنی کشتیمون
ات تو جئون جونگ کوک میشناسی
کوک امم نه
ات اخه هوفف تو همون کسی که دوسم داشت بالا سرم بودن تو بهاش، نسبت داری
کوک نه ولی چن روز دیگه در باره جونگ کوک یه چیزی بهت میگم
ات اهوم.. چیییی
کوک همین که سنفتی رفتن بیرون
ات یعنی چی چی ازش میدونه ولش اون که مرده دیگه چیزی نیازه دربارش بدونم گریه
ات چرا باید ازدستش میدادم اگه بهاش نبودم نمیمرد گریه
ات اگه باام قمار نمیزد از دستش نمیدادم به زندگیش ادامه میداد گریه
کوک پشت در وایساده بود و گوش مسداد
کوک ویو
بهش گفتم مث چی چشاس برق میزد رفتم بیرون پشت وایسادم حرفاسث گوق دادم خیلی بد بغض کردم رفتم داخل اتاق گریه میکردم اولین بار بود برای کسی که عاشقشم گیه میکنم هق
کوک هق هق چرا باید از دستش بدم دوباره مال خودم میشه
کوک هوی دختر
ات میشهیه درخواستی کنم بغض
کوک بنال
ات بکشم بغض
کوک چیمیگی
ات کار خاصی نیس همون موقع ها میمردم بهتر بود بغض
کوک نمیکشمت
ات خودم انجام میدم بغض(اروم گف)
کوک هوففف دستی به موهاش زد و گف
کوک اون شوهر ت
ات میشه دیگه دربارش نگی حالم ازین بدتر میشه یکم درک کن بی احساس بغض
کوک باشه رف بیرون
کوک ویو
بهم کف بکشمش نمیتونستم عشق زندگیمو بکشم نمیشه نمیسه بهم گف بی احساس حق هم داره ولش کردم
شب
ات اخیش دیگه خلاص میشم و میرم پیشش
۱۵.۰k
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.