Betrayal p22
دکتر. همسرتون رو از دست دادیم
ویو جیمین
با حرفی که دکتر زد انگار یه سطل اب رو سرم خالی کردن
جیمین. امکان نداره... نه نهههههه(داد، گریه)
دکتر. متاسفم
رفتش
پرش زمانی به روز دفن ات
جیمین.(جونی واسه گریه کردن نداشت)
نامجون. اتتتتتت نباید ترکمون میکردی بورا چی 😭
از زبان ادمین گلتون که الان فهش بارونش کردین
بعد تموم شدن مراسم جیمین رفت دنبال بورا بورا رو برداشت رفتن کره خونه خودشون جیمین به بورا گفت مامانت رفته یه جای دور
پرش زمانی به2سال بعد جیمین
بعد مرگ ات دیگه مث یه افسرده هاشدم کارم شده گریه و مث دیونه ها بغل کردن لباس های ات با بوی تنش خوابم میبره پیش بورا خودمو خوشحال نشون میدم بورا میدونه مادرش مرده ولی تا به حال حرفشو نزده من دنبال یه پرستار برای بورا میگردم چون بیشتر وقتا تو خونه نیستم باید یکی به بورا کمک کنه به منشیم تو شرکت سپردم یکی رو پیدا کنه
بعد1روز
منشی جیمین به جیمین زنگ زد
جیمین. سلام چیشده
منشی. قربان پرستار بچه رو پیدا کردم
جیمین. بگوبیاد به خونم
بعد چند مین زنگ خونه خورد
جیمین درو بازکرد
جیمین. سلام
... سلام من پرستار بچتونم
جیمین. چرا ماسک زدی؟ کلاتو بردار
.... من معذب میشم اینطوری
جیمین. خیله خب اسم دخترم بوراست خیلی حساسه راجب مادرش باهاش حرف نمیزی غذای.....
... چشم
جیمین. خیله خب من رفتم سر کار
ویو ات وقتی تو بیمارستان بود(دیگه گفتم تو خماریتون نزارم یه جور خلاصه تو این پارت توضیح دادم)
با سردرد شدیدی بیدار شدم ولی یکی داشت خفم میکرد یه مرد سیاه پوش بود این این همونه هست که بهم چاقو زد
ات. عمممم
مرده. ببین از شوهرت جدا میشی شوهرت بخاطر تو دخترمو کشت (پدریوناعه) دخترم آرزویه داشتن جیمینو داشت ولی مرد من به تو هم رحم کردم زندت گذاشتم باید از جیمین جدا بشی فهمیدی؟
ات. ا. ا. ارع
مرده رفت
دکتر امد
دکتر. عه خانم بهوشن امدین
ات. هوم کسی اون بیرون هست یه مرد خوشتیپ
دکتر. منظورتون اقای پارکه؟
ات. اره بهش بگین من مردم
دکتر. من اجازه همچین کاریو ندارم
ات ماجرای حرف پدر یونا رو گفت
دکتر. باشه
ات. خیلی ممنونم
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
خب خب گایز من فردا کلا نیستم نمتونم فعالیت کنم ولی سیعمو میکنم یه مشکلی برام پیش امده کلا خونه نیستم دوستون دارم
موچچچچچچچچچچچچچچ به کله کچلتوننننننن😂🤧💜
ویو جیمین
با حرفی که دکتر زد انگار یه سطل اب رو سرم خالی کردن
جیمین. امکان نداره... نه نهههههه(داد، گریه)
دکتر. متاسفم
رفتش
پرش زمانی به روز دفن ات
جیمین.(جونی واسه گریه کردن نداشت)
نامجون. اتتتتتت نباید ترکمون میکردی بورا چی 😭
از زبان ادمین گلتون که الان فهش بارونش کردین
بعد تموم شدن مراسم جیمین رفت دنبال بورا بورا رو برداشت رفتن کره خونه خودشون جیمین به بورا گفت مامانت رفته یه جای دور
پرش زمانی به2سال بعد جیمین
بعد مرگ ات دیگه مث یه افسرده هاشدم کارم شده گریه و مث دیونه ها بغل کردن لباس های ات با بوی تنش خوابم میبره پیش بورا خودمو خوشحال نشون میدم بورا میدونه مادرش مرده ولی تا به حال حرفشو نزده من دنبال یه پرستار برای بورا میگردم چون بیشتر وقتا تو خونه نیستم باید یکی به بورا کمک کنه به منشیم تو شرکت سپردم یکی رو پیدا کنه
بعد1روز
منشی جیمین به جیمین زنگ زد
جیمین. سلام چیشده
منشی. قربان پرستار بچه رو پیدا کردم
جیمین. بگوبیاد به خونم
بعد چند مین زنگ خونه خورد
جیمین درو بازکرد
جیمین. سلام
... سلام من پرستار بچتونم
جیمین. چرا ماسک زدی؟ کلاتو بردار
.... من معذب میشم اینطوری
جیمین. خیله خب اسم دخترم بوراست خیلی حساسه راجب مادرش باهاش حرف نمیزی غذای.....
... چشم
جیمین. خیله خب من رفتم سر کار
ویو ات وقتی تو بیمارستان بود(دیگه گفتم تو خماریتون نزارم یه جور خلاصه تو این پارت توضیح دادم)
با سردرد شدیدی بیدار شدم ولی یکی داشت خفم میکرد یه مرد سیاه پوش بود این این همونه هست که بهم چاقو زد
ات. عمممم
مرده. ببین از شوهرت جدا میشی شوهرت بخاطر تو دخترمو کشت (پدریوناعه) دخترم آرزویه داشتن جیمینو داشت ولی مرد من به تو هم رحم کردم زندت گذاشتم باید از جیمین جدا بشی فهمیدی؟
ات. ا. ا. ارع
مرده رفت
دکتر امد
دکتر. عه خانم بهوشن امدین
ات. هوم کسی اون بیرون هست یه مرد خوشتیپ
دکتر. منظورتون اقای پارکه؟
ات. اره بهش بگین من مردم
دکتر. من اجازه همچین کاریو ندارم
ات ماجرای حرف پدر یونا رو گفت
دکتر. باشه
ات. خیلی ممنونم
ادامه دارد..
حمایت کنید🥺♥
خب خب گایز من فردا کلا نیستم نمتونم فعالیت کنم ولی سیعمو میکنم یه مشکلی برام پیش امده کلا خونه نیستم دوستون دارم
موچچچچچچچچچچچچچچ به کله کچلتوننننننن😂🤧💜
۱۸.۲k
۰۵ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.