پارت6
پارت6
با اشاره های جیهیو برگشتم دیدم اون پسرس اما قیافش یجوری بود انکار میخواست منو بکشه یکم ترسیدم تا اومدم چیزی بگم محکم دستمو گرفت و برد تو انباری مدرسه
من: اههه ولم کن دستم درد گرفت اهه
پسره: حقته ببین الان میخوام باهات چیکار کنم
من: ترسیدم خیلیم ترسیدم که یهو چاقوشو از تو جیبش دراورد رو داشت میومد سمتم منم میرفتم عقب بعد یهو خوردم به دیوار چاقو رو گرفت رو صورتم گفت ببین خانم کوچولو اگه سر راه من قرار بگیری خودم با همین چاقو میکشمت فهمیدی (با داد)
من: هولش دادم عقب و گفتم: تو هیچ غلطی نمیتونی بکنی یعنی نمیزارم بکنی فهمیدی داشتم میرفتم که برگشتم گفتم: راستی مثلا تو منو تحدید کردی؟
پسره: تو هر جور راحتی فکر کن تحدید یا هشدار فرقی نمیکنه
من: منو تحدید میکنی دیگه باشه
پسره: اره دقیقا خودتو تحدید میکنم دخنره ی.....
من: هی درست صحبت کن دهن گشادتو زیاد باز میکنی
پسره: تو مثلا.... که جیهیو میاد میگه اریکا تو اینجایی خیلی نگرانت بودم این پسره که کاری باهات نکرد؟ 😰
من: نه هیچ غلطی نمیتونه بکنه
با اشاره های جیهیو برگشتم دیدم اون پسرس اما قیافش یجوری بود انکار میخواست منو بکشه یکم ترسیدم تا اومدم چیزی بگم محکم دستمو گرفت و برد تو انباری مدرسه
من: اههه ولم کن دستم درد گرفت اهه
پسره: حقته ببین الان میخوام باهات چیکار کنم
من: ترسیدم خیلیم ترسیدم که یهو چاقوشو از تو جیبش دراورد رو داشت میومد سمتم منم میرفتم عقب بعد یهو خوردم به دیوار چاقو رو گرفت رو صورتم گفت ببین خانم کوچولو اگه سر راه من قرار بگیری خودم با همین چاقو میکشمت فهمیدی (با داد)
من: هولش دادم عقب و گفتم: تو هیچ غلطی نمیتونی بکنی یعنی نمیزارم بکنی فهمیدی داشتم میرفتم که برگشتم گفتم: راستی مثلا تو منو تحدید کردی؟
پسره: تو هر جور راحتی فکر کن تحدید یا هشدار فرقی نمیکنه
من: منو تحدید میکنی دیگه باشه
پسره: اره دقیقا خودتو تحدید میکنم دخنره ی.....
من: هی درست صحبت کن دهن گشادتو زیاد باز میکنی
پسره: تو مثلا.... که جیهیو میاد میگه اریکا تو اینجایی خیلی نگرانت بودم این پسره که کاری باهات نکرد؟ 😰
من: نه هیچ غلطی نمیتونه بکنه
۲۲.۵k
۰۷ فروردین ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.