پارت ۳۱
+پس چرا اخمات رفت تو هم
_واییی ولم کن
+باشه ببخشید بیبی حالا قانع شدی
_هوم
+میخوای بریم بیرون
_نه همینجوری بمون فقط
+باشه
همونطور که تو بغلش بودم موهامو نوازش میکرد باعث شد کم کم خوابم ببره.....
یک ساعت بعد از خواب بیدار شدم دیدم جونکوک نیس بلند شدم لباسمو عوض کردم موهام که سیخ شده بود رو شونه زدم رفتم پایین از خدمتکار پرسیدم کجاس تو باشگاه ورزشیش داره تمرین میکنه پس چرا من هیچوقت این باشگاهشو ندیدم از خدمتکار پرسیدم کجاس و رفتم پیشش عرررررر چقدر جذاب بود بدون لباس داشت بکس تمرین میکرد موهاش جلو صورتش بود و تتو هاشو و سیکس پکاش خیلی تو چشم بود عررررر یهو منو دید و دست از کارش کشید
+هه بیبی اومدی
_ا...اره
رفت رو مبلی که اونجا بود خودشو پهن کرد
+اهه خسته شدم
رفتم و کنارش نشستم و بهش اب دادم پشماممم بطری ابو یه نفس خورد من که پشمام ریخته بود و با تعجب بهش نگاه میکردم
+آب میخواستی بیبی چرا هیچی نگفتی پس
_ن...نه آب نمیخواستم چطوری یه نفس همشو خوردی
+(خنده)همینطوری که دیدی بیبی از این به بعد تو هم با من ورزش میکنی اوکی
_وایییی نه اگه بسکتبال یا والیبال یا تنیس باشه اوکی ولی ازم نخوا که بیام بکس تمرین کنم
+اتفاقا بکس و درازنشت و پلانک تمرین میکنیم
_وایبیی نههههه
+چرا چاق شدی
_من چاق شدم
+اره
_دروغ نگو من که خیلی لاغرم
+ایششش اصلا میخوام ورزش کنی مشکلی داری
_جونکوک عشقم نه من اینکارو رو نمیکنم
+بلند شو
_نچ
+زود باش من یه حرفو دویس بار نمیگم یا همین الان بلند میشی یا میگیرم همینجا به فاکت میدم
_واییی نه باشه باشه پاشدم
بعد بلند شدم پا به پاش تمرین میکردم هوووف خیلی سخته تمام بدنم درد گرفت
_جونکوک دیگه نمیتونم
+فقط چند دقیقه.....
داشت حرف میزد که من دست از ورزش کشیدم و مث قورباغه ای که کف استخر مرده پهن شدم رو زمین😂
+بیبی دارم حرف میزنم بزار حداقل یه ثانیه میگذشت
_ببین منو اینجا دار بزنی هم دیگه ورزش نمیکنم واییی بس کن دیگه حاظرم بپرم جلوی تانک ولی ورزش نکنم
_واییی ولم کن
+باشه ببخشید بیبی حالا قانع شدی
_هوم
+میخوای بریم بیرون
_نه همینجوری بمون فقط
+باشه
همونطور که تو بغلش بودم موهامو نوازش میکرد باعث شد کم کم خوابم ببره.....
یک ساعت بعد از خواب بیدار شدم دیدم جونکوک نیس بلند شدم لباسمو عوض کردم موهام که سیخ شده بود رو شونه زدم رفتم پایین از خدمتکار پرسیدم کجاس تو باشگاه ورزشیش داره تمرین میکنه پس چرا من هیچوقت این باشگاهشو ندیدم از خدمتکار پرسیدم کجاس و رفتم پیشش عرررررر چقدر جذاب بود بدون لباس داشت بکس تمرین میکرد موهاش جلو صورتش بود و تتو هاشو و سیکس پکاش خیلی تو چشم بود عررررر یهو منو دید و دست از کارش کشید
+هه بیبی اومدی
_ا...اره
رفت رو مبلی که اونجا بود خودشو پهن کرد
+اهه خسته شدم
رفتم و کنارش نشستم و بهش اب دادم پشماممم بطری ابو یه نفس خورد من که پشمام ریخته بود و با تعجب بهش نگاه میکردم
+آب میخواستی بیبی چرا هیچی نگفتی پس
_ن...نه آب نمیخواستم چطوری یه نفس همشو خوردی
+(خنده)همینطوری که دیدی بیبی از این به بعد تو هم با من ورزش میکنی اوکی
_وایییی نه اگه بسکتبال یا والیبال یا تنیس باشه اوکی ولی ازم نخوا که بیام بکس تمرین کنم
+اتفاقا بکس و درازنشت و پلانک تمرین میکنیم
_وایبیی نههههه
+چرا چاق شدی
_من چاق شدم
+اره
_دروغ نگو من که خیلی لاغرم
+ایششش اصلا میخوام ورزش کنی مشکلی داری
_جونکوک عشقم نه من اینکارو رو نمیکنم
+بلند شو
_نچ
+زود باش من یه حرفو دویس بار نمیگم یا همین الان بلند میشی یا میگیرم همینجا به فاکت میدم
_واییی نه باشه باشه پاشدم
بعد بلند شدم پا به پاش تمرین میکردم هوووف خیلی سخته تمام بدنم درد گرفت
_جونکوک دیگه نمیتونم
+فقط چند دقیقه.....
داشت حرف میزد که من دست از ورزش کشیدم و مث قورباغه ای که کف استخر مرده پهن شدم رو زمین😂
+بیبی دارم حرف میزنم بزار حداقل یه ثانیه میگذشت
_ببین منو اینجا دار بزنی هم دیگه ورزش نمیکنم واییی بس کن دیگه حاظرم بپرم جلوی تانک ولی ورزش نکنم
۶۸.۹k
۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.