عشق وحشی😈
ادامه ی پارت هفت
وات؟بیبی الان به من گفت بیبی عووووق.
ساعت شیش بود دوساعت دیگه کنسرته.
رفتم خونه و دوش گرفتم و ی تیشرت طوسی با جوراب های ساق بلند مشکی و کفش صورتی پوشیدمو راه افتادم.
هفت و چهل دیقه رسیدم.
خیلی شلوغ بود.حتی ارمی بمب هم نداشتم
کارت VIPرو نشون دادم و رفتم ردیف اول نشستم.
بعد چهل دیقه اجرا شروع شد.
کوک ی چشمک بهم زد و بعد ی ارمی بمب رو پرت کرد سمتم.
ی لبخند زدم و ارمی بمب رو روشن کردم.
گوشام کر شد از بس جیغ میکشیدن.
کوک_من میخوام ی چیزی بگم.
ارمی ها_جیییغغغغغغ.
کوک_دوست دخترم رو معرفی میکنم لیزاااااا.
و بعد اومد سمتم و دستشو اورد پایین دستشو گرفتم و رفتم بالا.
ی میکروفون برام اورد.
ارمی ها_جیییییییغ
+اممممممم.
ی خنده ی خجالت زده ایی کردم.
+سلام من لیزا هستم.
انقد عکس گرفتن که صحبتم نصفه موند.
+اخ چشم.
کوک_حالت خوبه.
سرم رو به نشانه اره بالا پایین کردم.
ورفتم رو صندلی پشت استیج نشستم.
&شما واقعا دوست دختر اقای جئون جانکوک هستید؟
+امممم ههه بله.
وات؟بیبی الان به من گفت بیبی عووووق.
ساعت شیش بود دوساعت دیگه کنسرته.
رفتم خونه و دوش گرفتم و ی تیشرت طوسی با جوراب های ساق بلند مشکی و کفش صورتی پوشیدمو راه افتادم.
هفت و چهل دیقه رسیدم.
خیلی شلوغ بود.حتی ارمی بمب هم نداشتم
کارت VIPرو نشون دادم و رفتم ردیف اول نشستم.
بعد چهل دیقه اجرا شروع شد.
کوک ی چشمک بهم زد و بعد ی ارمی بمب رو پرت کرد سمتم.
ی لبخند زدم و ارمی بمب رو روشن کردم.
گوشام کر شد از بس جیغ میکشیدن.
کوک_من میخوام ی چیزی بگم.
ارمی ها_جیییغغغغغغ.
کوک_دوست دخترم رو معرفی میکنم لیزاااااا.
و بعد اومد سمتم و دستشو اورد پایین دستشو گرفتم و رفتم بالا.
ی میکروفون برام اورد.
ارمی ها_جیییییییغ
+اممممممم.
ی خنده ی خجالت زده ایی کردم.
+سلام من لیزا هستم.
انقد عکس گرفتن که صحبتم نصفه موند.
+اخ چشم.
کوک_حالت خوبه.
سرم رو به نشانه اره بالا پایین کردم.
ورفتم رو صندلی پشت استیج نشستم.
&شما واقعا دوست دختر اقای جئون جانکوک هستید؟
+امممم ههه بله.
۱۶.۰k
۲۷ شهریور ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.