You love a vampire : part 2 (1)
تو یک خون آشام رو دوست داری
قسمت دوم
ژانر : تخیلی، دراما، عاشقانه، اکشن
رده سنی : +13
🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷
لیلی روی چمن ها نشسته بود و به پرنده های توی آسمون نگاه میکرد که سهون صداش زد:
سهون: پرنسس؟
_بله؟
سهون: پادشاه گفتن هر چه زودتر برید و لباستون رو بپوشید تا برای خوش آمد گویی از خاندان وو آماده باشید
توی دلش گفت: وای خدای من نه...بالاخره کار خودشو کرد
اما چاره ی دیگه ای نداشت لباسش رو پوشید و آماده شد به سمت در ورودی قصر رفت که تائو رو دید . تائو با یه حالت خاص نگاهش میکرد انگار اون لیلی نبود یه فرشته بود
...تائو: وای...لیلی
_بله تائو؟
تائو: چقدر...زیبا شدی
_ممنون😊
رفت نزدیکترش و بلندش کرد و چرخوند
_واووووو
تائو :😁
گذاشتش زمین و لباشو بوسید
دست همو گرفته بودن . تا اینکه سوهو اومد . لیلی سرش رو انداخت پایین تائو رفت جلو و تعظیم کرد
تائو: سرورم...
سوهو سرش رو تکون داد . لیلی با سر پایین تعظیم کرد . سوهو چپ چپ نگاهش کرد. لیلی همچنان سرش پایین بود . سوهو با جدیت گفت:
یه پرنسس سرش رو پایین نمیگیره لیلی
لیلی هل شد و سرش رو بالا آورد
سوهو: حالا شد..........از این به بعد سعی کن سرت همیشه بالا باشه
لیلی با صدای لرزون گفت: چشم
سوهو باز یه نگاه چپ چپ کرد بعدهم به کالسکه ای که طرف قصر میومد خیره شد . کریس از کالسکه پیاده شد بعد شیوین و بعد لوهیون کریس و سوهو مقابل هم ایستادن و به هم تعظیم کردن
سوهو: خوش آمدید عالیجناب کریس، امیدوارم همینطور توی صلح بمونیم
کریس: حتما عالیجناب سوهو...حتما
سوهو به شوالیه هاش اشاره کرد
سوهو: اون ها شوالیه های من فرمانده لی ، شوالیه سهون، و شوالیه تائو هستن
هر سه تعظیم کرد و خوش آمد گفتن کریس هم سرش رو تکون داد . سوهو ادامه داد :
ایشون برادر کوچیکم لوهان و ایشون چانیول وزیر من هستن . به کریس تعظیم کردن
چانیول : خوش آمدید سرورم
کریس : ممنون
سوهو روش برگشت به لیلی و گفت : و ایشون شاهزاده لی هیون خواهر کوچیکتر من هستن
لیلی تعظیم کرد و گفت : خوش آمدید
کریس: ممنونم خیلی خوشبختم بانوی من....
_منم همینطور
نزدیک لیلی رفت و دستش رو بوسید . بعد کنار رفت و معرفی کرد: ایشون شیومین وزیر من هستن
شیومین به همه تعظیم کرد
کریس: و ایشون بانو لوهیون دستیار من هستن و همینطور دستیار شیومین
لوهیون هم تعظیم کرد . چانیول عجیب به لوهیون نگاه میکرد انگار که قبلا اونو جایی دیده اما به خاطر نمی آورد
لیلی خیلی نگران بود. از شدت نگرانی دست تائو رو گرفته بود کریس همینکه دست گره خورده تائو و لیلی رو دید اخماش تو هم رفت و یه نگاه سر تا پا به تائو کرد
قسمت دوم
ژانر : تخیلی، دراما، عاشقانه، اکشن
رده سنی : +13
🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷🍷
لیلی روی چمن ها نشسته بود و به پرنده های توی آسمون نگاه میکرد که سهون صداش زد:
سهون: پرنسس؟
_بله؟
سهون: پادشاه گفتن هر چه زودتر برید و لباستون رو بپوشید تا برای خوش آمد گویی از خاندان وو آماده باشید
توی دلش گفت: وای خدای من نه...بالاخره کار خودشو کرد
اما چاره ی دیگه ای نداشت لباسش رو پوشید و آماده شد به سمت در ورودی قصر رفت که تائو رو دید . تائو با یه حالت خاص نگاهش میکرد انگار اون لیلی نبود یه فرشته بود
...تائو: وای...لیلی
_بله تائو؟
تائو: چقدر...زیبا شدی
_ممنون😊
رفت نزدیکترش و بلندش کرد و چرخوند
_واووووو
تائو :😁
گذاشتش زمین و لباشو بوسید
دست همو گرفته بودن . تا اینکه سوهو اومد . لیلی سرش رو انداخت پایین تائو رفت جلو و تعظیم کرد
تائو: سرورم...
سوهو سرش رو تکون داد . لیلی با سر پایین تعظیم کرد . سوهو چپ چپ نگاهش کرد. لیلی همچنان سرش پایین بود . سوهو با جدیت گفت:
یه پرنسس سرش رو پایین نمیگیره لیلی
لیلی هل شد و سرش رو بالا آورد
سوهو: حالا شد..........از این به بعد سعی کن سرت همیشه بالا باشه
لیلی با صدای لرزون گفت: چشم
سوهو باز یه نگاه چپ چپ کرد بعدهم به کالسکه ای که طرف قصر میومد خیره شد . کریس از کالسکه پیاده شد بعد شیوین و بعد لوهیون کریس و سوهو مقابل هم ایستادن و به هم تعظیم کردن
سوهو: خوش آمدید عالیجناب کریس، امیدوارم همینطور توی صلح بمونیم
کریس: حتما عالیجناب سوهو...حتما
سوهو به شوالیه هاش اشاره کرد
سوهو: اون ها شوالیه های من فرمانده لی ، شوالیه سهون، و شوالیه تائو هستن
هر سه تعظیم کرد و خوش آمد گفتن کریس هم سرش رو تکون داد . سوهو ادامه داد :
ایشون برادر کوچیکم لوهان و ایشون چانیول وزیر من هستن . به کریس تعظیم کردن
چانیول : خوش آمدید سرورم
کریس : ممنون
سوهو روش برگشت به لیلی و گفت : و ایشون شاهزاده لی هیون خواهر کوچیکتر من هستن
لیلی تعظیم کرد و گفت : خوش آمدید
کریس: ممنونم خیلی خوشبختم بانوی من....
_منم همینطور
نزدیک لیلی رفت و دستش رو بوسید . بعد کنار رفت و معرفی کرد: ایشون شیومین وزیر من هستن
شیومین به همه تعظیم کرد
کریس: و ایشون بانو لوهیون دستیار من هستن و همینطور دستیار شیومین
لوهیون هم تعظیم کرد . چانیول عجیب به لوهیون نگاه میکرد انگار که قبلا اونو جایی دیده اما به خاطر نمی آورد
لیلی خیلی نگران بود. از شدت نگرانی دست تائو رو گرفته بود کریس همینکه دست گره خورده تائو و لیلی رو دید اخماش تو هم رفت و یه نگاه سر تا پا به تائو کرد
۱۰.۵k
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.