پارت ۲ : عین یه ماه بود
خب ایکنه رسیدن و یه جای خیلی باحال بود از نظرشون هر سه تاشون خوشحال بودن ولی...
ا/ت کمی استرس داشت چونکه تا حالا ب اینجور مکانای بزرگی نرفته بود و خدایشم استرسس بود هااااا
× : چقدر خفنه وایی ( بچمون یونا کلن خفن دوست داره هاا🫠😌😐😂)
÷ : ارع خبوبههه
÷ : ا/ت خبی چی شده؟
+ : هیچ فقط یکم استرس دارم نمیدونم چرا انگار یه چیزویو تجربه میکنم ک هیچوقت شاید تجربه نکردم نمیدونم!
÷ : آروم باش نگران نباش مطمعینم خش میگذره
+ : ارع خداکنه
یه آقایی اومد توگفت بففرمایدد دخترا بعد یه در بود رفتن یونا درو باز کرد ک زوقی شد در کلن باز شد دیدم ک گروه بی تی اس بلک پنگ استرکیدز و انهاپین همشون باهمیدگه پا شدن و ادا احترام کردن و دخترا هم
دخترا زوقی شده بودند ولی خب زیاد ب روشون نیاوردن
□علامت مجری
□ : خش اومدین گروه هات گرلز
÷×+ : ممنون
دخترا رفتن و نشستند خیلی زوقی بودند و داشتن باهمدگه حرف میزدند و با بقیه اعضاهای گروهااااا یونا و لارا جوری با لینو و هیونجین گرم گرفته بودند ک ا/ت یادشون رفت ولی نیکی (از گروه انهاپین ) رفت سمتش و سلام کرد نشست کنارش و شروع کرد ب حرف زدند
نیکی : سلام
ا/ت : سلام ممنون
نیکی : احساس میکنم کم حرفی چون همه دارن حرف میزنن تو یه گوشه نشستی
ا/ت : من ن فقط یکماسترس دارم
نیکی : استرس واسه چی؟
ا/ت : اخ من زیاد تو برنامه هایی ک همه گروها باشن شرکت نکردم تا حالا ...سر همین اوم..م
نیکی : ارعولی عادتمیکنی
ا/ت : ب اومد اینکه عادت کنم
□ : سلام ب همگی
همگی گروها : سلام
□ : از الان میخام بازی رو شروع کنم من مخصدم این بود ک باهمدیگه چند ساعتو بگذرونیم و باهم بیشتر آشنا شیم با صحبت کردن....( و زر زدنو ادامه داد👈👉🫤)
نویسنده :
بازی شروع شد ا/ت نمیتونست جون خیلی آروم شده بود خدش نمدوست اصلن ندید ک کیا هستن تو این برنامه خاست سرشو بلند کنه فیلکسو دید
اون از خیلی وقت پیشم فیلکسو میشناخت و یه علاقه خاص داشت بهش ولی چون آیدل بود نمیخاصت هیت های بی مربوط بگیره ب خاطر همین هیچی نگفت و هیج کاری نکرد
تا اینکه فیلکس ا/ت صدا زد و همه طرف فیلکس نگا کردن کگفت......
میخاین پارت بعدی بزارم.؟ با اینکه اصلن حمایت نمیکنید🥲🤫
پارت بعدی آمده است هاااا🫢😓
ا/ت کمی استرس داشت چونکه تا حالا ب اینجور مکانای بزرگی نرفته بود و خدایشم استرسس بود هااااا
× : چقدر خفنه وایی ( بچمون یونا کلن خفن دوست داره هاا🫠😌😐😂)
÷ : ارع خبوبههه
÷ : ا/ت خبی چی شده؟
+ : هیچ فقط یکم استرس دارم نمیدونم چرا انگار یه چیزویو تجربه میکنم ک هیچوقت شاید تجربه نکردم نمیدونم!
÷ : آروم باش نگران نباش مطمعینم خش میگذره
+ : ارع خداکنه
یه آقایی اومد توگفت بففرمایدد دخترا بعد یه در بود رفتن یونا درو باز کرد ک زوقی شد در کلن باز شد دیدم ک گروه بی تی اس بلک پنگ استرکیدز و انهاپین همشون باهمیدگه پا شدن و ادا احترام کردن و دخترا هم
دخترا زوقی شده بودند ولی خب زیاد ب روشون نیاوردن
□علامت مجری
□ : خش اومدین گروه هات گرلز
÷×+ : ممنون
دخترا رفتن و نشستند خیلی زوقی بودند و داشتن باهمدگه حرف میزدند و با بقیه اعضاهای گروهااااا یونا و لارا جوری با لینو و هیونجین گرم گرفته بودند ک ا/ت یادشون رفت ولی نیکی (از گروه انهاپین ) رفت سمتش و سلام کرد نشست کنارش و شروع کرد ب حرف زدند
نیکی : سلام
ا/ت : سلام ممنون
نیکی : احساس میکنم کم حرفی چون همه دارن حرف میزنن تو یه گوشه نشستی
ا/ت : من ن فقط یکماسترس دارم
نیکی : استرس واسه چی؟
ا/ت : اخ من زیاد تو برنامه هایی ک همه گروها باشن شرکت نکردم تا حالا ...سر همین اوم..م
نیکی : ارعولی عادتمیکنی
ا/ت : ب اومد اینکه عادت کنم
□ : سلام ب همگی
همگی گروها : سلام
□ : از الان میخام بازی رو شروع کنم من مخصدم این بود ک باهمدیگه چند ساعتو بگذرونیم و باهم بیشتر آشنا شیم با صحبت کردن....( و زر زدنو ادامه داد👈👉🫤)
نویسنده :
بازی شروع شد ا/ت نمیتونست جون خیلی آروم شده بود خدش نمدوست اصلن ندید ک کیا هستن تو این برنامه خاست سرشو بلند کنه فیلکسو دید
اون از خیلی وقت پیشم فیلکسو میشناخت و یه علاقه خاص داشت بهش ولی چون آیدل بود نمیخاصت هیت های بی مربوط بگیره ب خاطر همین هیچی نگفت و هیج کاری نکرد
تا اینکه فیلکس ا/ت صدا زد و همه طرف فیلکس نگا کردن کگفت......
میخاین پارت بعدی بزارم.؟ با اینکه اصلن حمایت نمیکنید🥲🤫
پارت بعدی آمده است هاااا🫢😓
۶.۹k
۲۴ آذر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.