Fake:love forever
Fake:love forever
P:7
((ویو جین))
امروز قرار بود با دوست دخترم لینا برم بار چون لینا با ا/ت
دوست بود تصمیم گرفتم برم و ا/ت رو هم با خودم ببرم هم لینا تنها
نباشه ، هم خوش بگذرونیم و هم ا/ت سرشو یکم از توی کار بکشه بیرون
این دختر آخر روانی میشه . هرچی بهش پیام میدادم جواب نمیداد و نمیخوندشون فهمیدم شاید خوابه تصمیم گرفتم برم پیشش
*خونه ی ا/ت و جین باهمِ باهم زندگی میکنن خواهر برادر.
وقتی رفتم خونه دیدم تو اتاقش خوابیده الهی قربون خواهرم بشم که
اینقدر کیوته _لبخند
*حسودی چیهههههه دارم می رقصم
جین: ا/تتتتتتتتتت سوسک _جیغ
ا/ت:_از خواب پرید و شروع کرد جیغ زدن
جین:_زد زیر خنده
*کرمی که همیشه برادر های گرامی میریزن😂🤌
ا/ت:_با تعجب نگاش کرد
جین:وای وای خدا این چقدر ترسویِ این آقای جئون چی فک کرده_قهقه میخنده
ا/ت: مرگ الاغغغ گمشو از در اتاقم بیرون اصلا _با حالت حرس😒
جین:باشه فقط خواستم بگم دارم با لینا میرم بار میخوام تو رو هم ببرم
ساعت22:00 از در خونه حرکت می کنیم _با لبخند گفت
ا/ت:هوفف گاوی دیگه کاری نمیتونم بکنم_با خندهی کوچولو گفت
جین:میدونم میدونم _خندید و رفت از در اتاق ا/ت بیرون
*قابل توجهتون الان ساعت 20:30 هست
((ویو ا/ت))
واقعا داداشمو دوس دارم خیلی خوبه و البته خیلی گاوه
*بیشعوررررر بفهم چی در بارهی جین میگییییی جمع کن برو نبینمت🤦♀️😹
پاشدم ی حموم پنج دقیقهای کردم اومدم ی آرایش ملایم کردم
و ی لباس انتخاب کردم و پوشیدم که دقیقا ساعت22:00 شد
*عکسشو میذارم ایششش😹😒
جین:هوی مادمازل آمادهای؟
ا/ت:_رفت از اتاق بیرون
ا/ت:آره راستی دنبال لینا هم خودمون میریم یا خودش میاد؟
جین:گفت خودش میاد _رفتن باهم از در خونه و حرکت کردن سمت بار
*چون یک کوچولو ترافیک بود ساعت 22:30 رسیدن بار*
((ویو جونگکوک))
ساعت 22:40 رسیدم خونه چون که با دوست بچگیم لوکا از خارج
بعد از 12 سال اومده بود قرار بود همو تو بار ببینیم رفتم حموم و ی کت و شلوار انتخاب کردم پوشیدم.
*عکس کت و شلوار رو میذارم
*میخواستم مراحل دوش گرفتنشو بگم ولی نمیگم چون کرم دارم😹🤌
شرط:
۴۵ لایک
۵۵ کامنت
#فیک #بیتیاس #شوگا #جیهوپ#جین#نامجون#تهیونگ#جیمین#جونگکوک #تهکوک
#یونمین#یونهوپ #نامجین
P:7
((ویو جین))
امروز قرار بود با دوست دخترم لینا برم بار چون لینا با ا/ت
دوست بود تصمیم گرفتم برم و ا/ت رو هم با خودم ببرم هم لینا تنها
نباشه ، هم خوش بگذرونیم و هم ا/ت سرشو یکم از توی کار بکشه بیرون
این دختر آخر روانی میشه . هرچی بهش پیام میدادم جواب نمیداد و نمیخوندشون فهمیدم شاید خوابه تصمیم گرفتم برم پیشش
*خونه ی ا/ت و جین باهمِ باهم زندگی میکنن خواهر برادر.
وقتی رفتم خونه دیدم تو اتاقش خوابیده الهی قربون خواهرم بشم که
اینقدر کیوته _لبخند
*حسودی چیهههههه دارم می رقصم
جین: ا/تتتتتتتتتت سوسک _جیغ
ا/ت:_از خواب پرید و شروع کرد جیغ زدن
جین:_زد زیر خنده
*کرمی که همیشه برادر های گرامی میریزن😂🤌
ا/ت:_با تعجب نگاش کرد
جین:وای وای خدا این چقدر ترسویِ این آقای جئون چی فک کرده_قهقه میخنده
ا/ت: مرگ الاغغغ گمشو از در اتاقم بیرون اصلا _با حالت حرس😒
جین:باشه فقط خواستم بگم دارم با لینا میرم بار میخوام تو رو هم ببرم
ساعت22:00 از در خونه حرکت می کنیم _با لبخند گفت
ا/ت:هوفف گاوی دیگه کاری نمیتونم بکنم_با خندهی کوچولو گفت
جین:میدونم میدونم _خندید و رفت از در اتاق ا/ت بیرون
*قابل توجهتون الان ساعت 20:30 هست
((ویو ا/ت))
واقعا داداشمو دوس دارم خیلی خوبه و البته خیلی گاوه
*بیشعوررررر بفهم چی در بارهی جین میگییییی جمع کن برو نبینمت🤦♀️😹
پاشدم ی حموم پنج دقیقهای کردم اومدم ی آرایش ملایم کردم
و ی لباس انتخاب کردم و پوشیدم که دقیقا ساعت22:00 شد
*عکسشو میذارم ایششش😹😒
جین:هوی مادمازل آمادهای؟
ا/ت:_رفت از اتاق بیرون
ا/ت:آره راستی دنبال لینا هم خودمون میریم یا خودش میاد؟
جین:گفت خودش میاد _رفتن باهم از در خونه و حرکت کردن سمت بار
*چون یک کوچولو ترافیک بود ساعت 22:30 رسیدن بار*
((ویو جونگکوک))
ساعت 22:40 رسیدم خونه چون که با دوست بچگیم لوکا از خارج
بعد از 12 سال اومده بود قرار بود همو تو بار ببینیم رفتم حموم و ی کت و شلوار انتخاب کردم پوشیدم.
*عکس کت و شلوار رو میذارم
*میخواستم مراحل دوش گرفتنشو بگم ولی نمیگم چون کرم دارم😹🤌
شرط:
۴۵ لایک
۵۵ کامنت
#فیک #بیتیاس #شوگا #جیهوپ#جین#نامجون#تهیونگ#جیمین#جونگکوک #تهکوک
#یونمین#یونهوپ #نامجین
۳.۲k
۱۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.