وصیت نامه حضرت علی علیه السلام
#وصیت_نامه_حضرت_علی_علیه_السلام
بیم از آن داشتم که مبادا همان گونه که مردم در عقاید و احکام،
از هوسها و اندیشههای اشتباه خویش متابعت نمودند، تو نیز مانند آنان بلغزش و خطا افتی.
از این رو آگاه کردنت بر آن امور نزد من سزاوارتر از آن بود که تو را در کار خویش رها کنم و دل از هلاک تو آسوده سازم.
بر این امید که آفریدگار منان تو را در انجام این وظایف پاک و مقدس، توفیق دهد و بسوی مقصد نیک هدایت فرماید.
اکنون سفارش و توصیه من با تو چنین است:
فرزندم نیکوترین چیزی که دوست دارم تو از وصیتم بجای آوری، پرهیز و ترس از خداست.
به آن چه آفریدگار بر تو لازم و واجب شمرده اکتفا کن و قدم به راهی گذار که نیکان و گذشتگان و پدر و مادر و خانوادهات در آن طریق گام نهادهاند.
زیرا آنان خویشتندار و پرهیزکار و دانا بوده، و در این راه چیزی را فروگذار ننمودهاند.
همان گونه که تو میاندیشی و مینگری آنها نیز فکر کردند و دیدند،
تا این که سرانجام این دو کار این بود که به غایت خویشتنداری و نهایت انجام تکلیف و وظیفه خود رسیدند.
حضرت به مردم پس از ضربت خوردن
ای مردم! هر کس چیزی را که از آن می گریزد، به هنگام فرار خواهد دید.
مدت عمر هر کس چونان میدانی است که در آن میدان به سوی مرگش می رانند.
فرار از مرگ، گرفتار آمدن است به چنگ آن. چه روزگاران که برای دانستن راز اجل کنجکاویها نمودم
ولی مشیت خدای تعالی آن بود که هر بار پوشیده ترش دارد هیهات، دانشی است در خزانه اسرار
وصیت من به شما، هیچگونه شرک به خدا میآورید و سنت و شریعت محمد صلی الله علیه و آله را ضایع مگذارید
و این دو ستون را همواره برپای دارید و این دو چراغ را همواره افروخته نگه دارید.
تا زمانی که دست در دست یکدیگر دارید و پراکنده نشده اید،
کسی شما را نکوهش نخواهد کرد. هر کس از شما باید به قدر طاقتش بکوشد و بر نادانان آسان گیرد.
پروردگاری است بخشاینده و دینی است استوار و درست و پیشوایی است دانا.
بیم از آن داشتم که مبادا همان گونه که مردم در عقاید و احکام،
از هوسها و اندیشههای اشتباه خویش متابعت نمودند، تو نیز مانند آنان بلغزش و خطا افتی.
از این رو آگاه کردنت بر آن امور نزد من سزاوارتر از آن بود که تو را در کار خویش رها کنم و دل از هلاک تو آسوده سازم.
بر این امید که آفریدگار منان تو را در انجام این وظایف پاک و مقدس، توفیق دهد و بسوی مقصد نیک هدایت فرماید.
اکنون سفارش و توصیه من با تو چنین است:
فرزندم نیکوترین چیزی که دوست دارم تو از وصیتم بجای آوری، پرهیز و ترس از خداست.
به آن چه آفریدگار بر تو لازم و واجب شمرده اکتفا کن و قدم به راهی گذار که نیکان و گذشتگان و پدر و مادر و خانوادهات در آن طریق گام نهادهاند.
زیرا آنان خویشتندار و پرهیزکار و دانا بوده، و در این راه چیزی را فروگذار ننمودهاند.
همان گونه که تو میاندیشی و مینگری آنها نیز فکر کردند و دیدند،
تا این که سرانجام این دو کار این بود که به غایت خویشتنداری و نهایت انجام تکلیف و وظیفه خود رسیدند.
حضرت به مردم پس از ضربت خوردن
ای مردم! هر کس چیزی را که از آن می گریزد، به هنگام فرار خواهد دید.
مدت عمر هر کس چونان میدانی است که در آن میدان به سوی مرگش می رانند.
فرار از مرگ، گرفتار آمدن است به چنگ آن. چه روزگاران که برای دانستن راز اجل کنجکاویها نمودم
ولی مشیت خدای تعالی آن بود که هر بار پوشیده ترش دارد هیهات، دانشی است در خزانه اسرار
وصیت من به شما، هیچگونه شرک به خدا میآورید و سنت و شریعت محمد صلی الله علیه و آله را ضایع مگذارید
و این دو ستون را همواره برپای دارید و این دو چراغ را همواره افروخته نگه دارید.
تا زمانی که دست در دست یکدیگر دارید و پراکنده نشده اید،
کسی شما را نکوهش نخواهد کرد. هر کس از شما باید به قدر طاقتش بکوشد و بر نادانان آسان گیرد.
پروردگاری است بخشاینده و دینی است استوار و درست و پیشوایی است دانا.
۱.۳k
۲۶ اردیبهشت ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.