سناریو درخواستی
وقتی یه پسرو راهی بیمارستان میکنی
تام:دید که با یه پسره دعوات شده تا خواست بیاد کمک خودت جوری زدی که سه ماه بیمارستان بستری بود اونم فقط تماشا میکنه تو دلش تحسین میکنه🎀✨️
انزو:ازت دور میشه عصبانی بلا سرش نیاری(بچم🫠)
دراکو/متیو:از تعجب فقط نگات میکنن😐🫤
ریگولوس:دمش گرم ولی یادم باشه دیگه عصبانیت نکنم😅🎀✨️
میدونم اونطور که باید نشد قول میده ازین به بعد بهتر بنویسم🥰✨️🎀
تام:دید که با یه پسره دعوات شده تا خواست بیاد کمک خودت جوری زدی که سه ماه بیمارستان بستری بود اونم فقط تماشا میکنه تو دلش تحسین میکنه🎀✨️
انزو:ازت دور میشه عصبانی بلا سرش نیاری(بچم🫠)
دراکو/متیو:از تعجب فقط نگات میکنن😐🫤
ریگولوس:دمش گرم ولی یادم باشه دیگه عصبانیت نکنم😅🎀✨️
میدونم اونطور که باید نشد قول میده ازین به بعد بهتر بنویسم🥰✨️🎀
۲۲۴
۰۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.