اوتاکو های خوشبخت پارت ۱۵
ویو کانو
داشتم با چیفویو میحرفیدم که چشمم به آسا و مایکی افتاد
مایکی اینجا چیکار میکنه؟
اصن چرا بغلش کرد؟
باید از آسا بپرسم
کانو:چیفویو من الان میام
چیفویو:چیزی شده؟(کنجکاو)
کانو:باید یه چیزی از آسا بپرسم
چیفو(ادمین گشاد چیفویو رو چیفو مینویسه):باش
کانو میرود پیشه آسا
کانو:پیس پیس آسا
آسا:ها چیه
کانو:مایکی اینجا چیمیگه
اصن چرا بغلت کرده بود مگه چند وقته هم رو میشناسین
آسا:همین میخواستم بگم ولی تو خیلی هولی بعد مگه ندیدی مایکی بهم زنگ زد؟
کانو:ایم اسکل یونو؟
آسا:چیزه تازه ای نیست ..به هر حال امروز کم مونده خفتم کنن مایکی و دراکن اومدن نجاتم دادن..بعدش داشتیم حرف میزدیم که تو زنگ گفتی بیا خونه.. بعد چند دیقه پیش مایکی زنگ گفت میخواد منو ببینه...الان نمیدونم چرا یهو بغلم کرد
کانو😳
کانو چند دیقه فک میکنه بعد مودش از این 😳 به این😈 تغیر میکنه
کانو:که اینطور
آسا:این چه قیافه ایه؟؟؟
کانو:من میرم پیشه چیفویو😈
آسا:؟؟
کانو پیشه چفویو
کانو:چیفویو میدونی اولین کار مشترکمون چیه؟
چیفویو: نه ، چیه؟؟(ذوق)
کانو به آسا که با ظرف دوریاکی داره میره پیشه مایکی اشاره میکنه
کانو:اولین کارمون اینه که اون دوتارو بهم برسونیم
چیفویو :یعنی چی؟؟
کانو:همو دوس دارن
چیفویو:عررر
کانو:عرر تر
چیفو:خوب چیکار میکنیم
کانو:...
پیشه آسا و مایکی
ویو آسا
نمیدونم چرا کانو اونطوری کرد،مهم نیس اسکوله دیگه
آسا:بفرمایید مایکی-کون اینم دوریاکی
مایکی:ممنونم آسا-چان
کانو و چیفویو باهم:سلامممممممم
مایکی:امم،سلام؟
آسا:اوه شت کانو چی میخوای(آروم)
کانو:نمیدونم منو میشناسی یا نه ولی من کانو هستم دوست صمیمی آسا.
مایکی:آها همونی که از پشت گوشی منو مورد عنایت قرار دادی؟
کانو:(سرخ)امم...هتو...خب من رو آسا حساسم دیدم یه غریبه زنگ زده من که نمیدونستم شمایی!
چیفویو:هی...کانو...چی گقتی به مایکی مگه؟(آروم)
کانو:مفصله(آروم)خببب ما امشب میخوایم بریم شهر بازی و به شماهم گفتیم که بیاین،میاین دیگه؟
آسا:من که هستم،مایکی-کون شماهم میای دیگه؟
مایکی:اممم خب باشه
کانو:خیلی خوب شددددددددد،مگه نه آسا😈
آسا که تازه دوهزاریش افتاده بود کانو رو برد اونورو گفت:دوباره چه فکر خبیثی تو سرته،ها؟
کانو:امم هیچی فقط یه شهربازی رفتن سادس،مگه نه چیفویو؟
چیفویو:اوهوم،معلومه،مگه تو چی فک میکنی آسا-چان؟
آسا:(سرخ)اممم...امممم...هیچییی مگه باید به چیزی فک کنم!
چیفویو و کانو:خوبهههههه
داشتم با چیفویو میحرفیدم که چشمم به آسا و مایکی افتاد
مایکی اینجا چیکار میکنه؟
اصن چرا بغلش کرد؟
باید از آسا بپرسم
کانو:چیفویو من الان میام
چیفویو:چیزی شده؟(کنجکاو)
کانو:باید یه چیزی از آسا بپرسم
چیفو(ادمین گشاد چیفویو رو چیفو مینویسه):باش
کانو میرود پیشه آسا
کانو:پیس پیس آسا
آسا:ها چیه
کانو:مایکی اینجا چیمیگه
اصن چرا بغلت کرده بود مگه چند وقته هم رو میشناسین
آسا:همین میخواستم بگم ولی تو خیلی هولی بعد مگه ندیدی مایکی بهم زنگ زد؟
کانو:ایم اسکل یونو؟
آسا:چیزه تازه ای نیست ..به هر حال امروز کم مونده خفتم کنن مایکی و دراکن اومدن نجاتم دادن..بعدش داشتیم حرف میزدیم که تو زنگ گفتی بیا خونه.. بعد چند دیقه پیش مایکی زنگ گفت میخواد منو ببینه...الان نمیدونم چرا یهو بغلم کرد
کانو😳
کانو چند دیقه فک میکنه بعد مودش از این 😳 به این😈 تغیر میکنه
کانو:که اینطور
آسا:این چه قیافه ایه؟؟؟
کانو:من میرم پیشه چیفویو😈
آسا:؟؟
کانو پیشه چفویو
کانو:چیفویو میدونی اولین کار مشترکمون چیه؟
چیفویو: نه ، چیه؟؟(ذوق)
کانو به آسا که با ظرف دوریاکی داره میره پیشه مایکی اشاره میکنه
کانو:اولین کارمون اینه که اون دوتارو بهم برسونیم
چیفویو :یعنی چی؟؟
کانو:همو دوس دارن
چیفویو:عررر
کانو:عرر تر
چیفو:خوب چیکار میکنیم
کانو:...
پیشه آسا و مایکی
ویو آسا
نمیدونم چرا کانو اونطوری کرد،مهم نیس اسکوله دیگه
آسا:بفرمایید مایکی-کون اینم دوریاکی
مایکی:ممنونم آسا-چان
کانو و چیفویو باهم:سلامممممممم
مایکی:امم،سلام؟
آسا:اوه شت کانو چی میخوای(آروم)
کانو:نمیدونم منو میشناسی یا نه ولی من کانو هستم دوست صمیمی آسا.
مایکی:آها همونی که از پشت گوشی منو مورد عنایت قرار دادی؟
کانو:(سرخ)امم...هتو...خب من رو آسا حساسم دیدم یه غریبه زنگ زده من که نمیدونستم شمایی!
چیفویو:هی...کانو...چی گقتی به مایکی مگه؟(آروم)
کانو:مفصله(آروم)خببب ما امشب میخوایم بریم شهر بازی و به شماهم گفتیم که بیاین،میاین دیگه؟
آسا:من که هستم،مایکی-کون شماهم میای دیگه؟
مایکی:اممم خب باشه
کانو:خیلی خوب شددددددددد،مگه نه آسا😈
آسا که تازه دوهزاریش افتاده بود کانو رو برد اونورو گفت:دوباره چه فکر خبیثی تو سرته،ها؟
کانو:امم هیچی فقط یه شهربازی رفتن سادس،مگه نه چیفویو؟
چیفویو:اوهوم،معلومه،مگه تو چی فک میکنی آسا-چان؟
آسا:(سرخ)اممم...امممم...هیچییی مگه باید به چیزی فک کنم!
چیفویو و کانو:خوبهههههه
۱.۳k
۲۳ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.