انتقالی پارت ۳۷

دعوا میکردیم که جیمین زنگ زد
+الو جیمین
=سلام ا/ت میگم من و کوک و یونا و سوهو داریم میریم بار تو و تهیونگ هم میاین؟
+اهان دارین میرین بار؟خب من میام ولی تهیونگ رو نمیدونم
-جیمین منم میام(داد زد و جیمین شنید)
+جیمین ساعت چند میرین؟
=بزن روی اسپیکر تهیونگ هم بشنوه دوبار نگم
+زدم
=خب ببینید من و کوک و یونا باهم میریم و سوهو هم میاد دنبال شما
+اون که خونه‌ی ما رو بلد نیس
=اره برای همین شماره‌ی تو رو دادم زنگ میزنه ازت میپرسه
-چرا شماره‌ی ا/ت رو دادی؟
=چون حفظم
+باشه فعلا
=فعلا
قطع کرد
۵مین بعد
+الو؟
سوهو:سلام ا/ت ادرس خونتون رو میگی؟
+اره ببین ………..
سوهو:باشه نیم ساعت دیگه میرسم
+باشه
+سوهو تا نیم ساعت دیگه اینجاست حاضر شو(سرد)
-باش
رفتم توی اتاقم و یه لباس باز انتخاب کردم و پوشیدم داشتم ارایش میکردم که تهیونگ اومد تو تا حاضر شه
-این چه لباسیه؟عوضش کن
+نظر خواستم؟
میخواست لباس عوض کنه منم به این بهونه رفتم
۳۰ دقیقه بعد
سوهو:ا/ت من دم خونتونم بیا پایین
+باشه
+تهیونگ اومد بیا
-باشه
رسیدیم دم در ماشین که سوهو پیاده شد و در گوشم گفت(چی گفت؟😂)

خماری
براتون گذاشتم ولی دفعه بعد طبق شرط پیش نرین نمیزارم😌