✘اربـاب خشن من..! ✞p1
-باز چ غلطی کردی هاا؟(با داد)
÷میگم من کاری نکردم لعنتی!
-پس چرا بار ب دستشون نرسیده(با حرص و فشار)
÷برای کشتی مشکلی پیش اومده وگرنه ما قرار دادو امضا کردیم و توضیح دادیم ک چ ساعتی به دستشون برسه
-عاح.. لعنت بهت... هوفف حالا باید چی کار کنیم..اون یونگی لعنتی زنگ زده میگه اگ تا فردا ب دستشون نرسونیم قطعا قرار دادو لغو میکنه میفهمی یعنی چی؟
÷ارباب جئون من درستش میکنم انقد بد بدلت راه نده(با تمسخر و کمی جدی)
-جیمین شی... چند بار بهت گفتم بهم نگو ارباب جئون..ما باهم ۱۲ ساله دوستیم
*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
با آلارم گوشیم بیدار شدم و رفتم پایین....عاح بازم مدرسه کوفتی
رفتم دستشویی و مسواک زدم و صورتمو شستم و رفتم سر میز صبحانه
*علامت هه جونگ:+ علامت سوجون:∆
∆سلام صبح بخیر فسقلی!
+سلام صبح تو هم بخیر...اوه عجب بویی راه انداختی چی درست کردی؟
∆یکم پنکیک و کمی نیمرو...ایندفعه باید صبحانتو کامل بخوری چون امروز مسابقته پس باید جون داشته باشی
+یاااااااا اصن یادم رفته بود مسابقه دارم(امروز تو مدرسه مسابقه دو دارن)بابا من برم اول حاضر شم باید زودی برم بعدش میام میخورم
∆از دست تو باشه برو
"هه جونگ ویو"
مثل جت از پله ها رو رفتم بالا و رسیدم به اتاقم...لباس فرممو پوشیدم و آرایش ملایم کردم و موهامو از بالا بستم و بوتای مشکیمو پوشیدم.... کیفمو برداشتم و رفتم پایین
صبحانمو خوردم و راهی مدرسه شدم
رسیدم و رفتم تو حیاط مدرسه ک یدفعه یکی مثل چی از پشت بغلم کرد
+یاااا چته؟! بیا اینور بینم
×مرض منم
+جین هو؟چته
×حق ندارم رفیق صمیمیو بغل کنم اخه لعنتی دلم برات تنگ شده بود
+ای شیطون...منم دلم تنگ شده بود برات
.......
÷میگم من کاری نکردم لعنتی!
-پس چرا بار ب دستشون نرسیده(با حرص و فشار)
÷برای کشتی مشکلی پیش اومده وگرنه ما قرار دادو امضا کردیم و توضیح دادیم ک چ ساعتی به دستشون برسه
-عاح.. لعنت بهت... هوفف حالا باید چی کار کنیم..اون یونگی لعنتی زنگ زده میگه اگ تا فردا ب دستشون نرسونیم قطعا قرار دادو لغو میکنه میفهمی یعنی چی؟
÷ارباب جئون من درستش میکنم انقد بد بدلت راه نده(با تمسخر و کمی جدی)
-جیمین شی... چند بار بهت گفتم بهم نگو ارباب جئون..ما باهم ۱۲ ساله دوستیم
*ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ*
با آلارم گوشیم بیدار شدم و رفتم پایین....عاح بازم مدرسه کوفتی
رفتم دستشویی و مسواک زدم و صورتمو شستم و رفتم سر میز صبحانه
*علامت هه جونگ:+ علامت سوجون:∆
∆سلام صبح بخیر فسقلی!
+سلام صبح تو هم بخیر...اوه عجب بویی راه انداختی چی درست کردی؟
∆یکم پنکیک و کمی نیمرو...ایندفعه باید صبحانتو کامل بخوری چون امروز مسابقته پس باید جون داشته باشی
+یاااااااا اصن یادم رفته بود مسابقه دارم(امروز تو مدرسه مسابقه دو دارن)بابا من برم اول حاضر شم باید زودی برم بعدش میام میخورم
∆از دست تو باشه برو
"هه جونگ ویو"
مثل جت از پله ها رو رفتم بالا و رسیدم به اتاقم...لباس فرممو پوشیدم و آرایش ملایم کردم و موهامو از بالا بستم و بوتای مشکیمو پوشیدم.... کیفمو برداشتم و رفتم پایین
صبحانمو خوردم و راهی مدرسه شدم
رسیدم و رفتم تو حیاط مدرسه ک یدفعه یکی مثل چی از پشت بغلم کرد
+یاااا چته؟! بیا اینور بینم
×مرض منم
+جین هو؟چته
×حق ندارم رفیق صمیمیو بغل کنم اخه لعنتی دلم برات تنگ شده بود
+ای شیطون...منم دلم تنگ شده بود برات
.......
۲۵.۹k
۲۲ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.