پارت 4 عشق مافیایی
ادامه یه ات ویو
از سرویس بهداشتی اومدم بیرون که بیرون سرویس بهداشتی شوگا و بادیگارداشو دیدم انگار منتظر کسی بودن بدون توجه بهشون داشتم میرفتم وقتی به وسطشون رسیدم شوگا دسته منو گرفت و دسبند بهش زد و یه دسبند دیگه زد تو اون دسبند و طرفه دیگشو به دسته خودش بست انقدر جیغ داد کردم که جونی برام نمونده بود شوگا هم از غرسد استفاده کرد و منو دنبال خودش برد اونجا بود که منو بیهوش کرد
ته: بلخره پیداش کردی و مال خودت کردیش
شوگا: اره بلخره پیداش کردم و الان دیگه مال خودمه
نامی: خوب الا میخوای چجوری عاشقه خودت کنیش؟؟
شوگا: نیدونم اما سیع میکنم عاشق خودم بکنمش
ویو شوگا
ات رو بدست اوردم بلخره بعد از چندسال دیگه می خوام مال خودم بکنمش هروقت بیدار شد باهاش اون کارو میکنم
(سلام ببخشید وسط فیک مزاحمت تون شدم اما فکر کنم منظور شو فهمیده باشید)
ویو ات
بیدار شدم هوا تاریک بود پنجره مثل پنجره هاـیه زندان بود
از رو تخت پاشدم رفتم تا دستگیره یه درو بکشم انتظار داشتم بسته باشه اما باز بود درو باز کردم که یهو.........
♡ادامه دارد♡
شرط: 8تا کامنت : 6تا لایک
از سرویس بهداشتی اومدم بیرون که بیرون سرویس بهداشتی شوگا و بادیگارداشو دیدم انگار منتظر کسی بودن بدون توجه بهشون داشتم میرفتم وقتی به وسطشون رسیدم شوگا دسته منو گرفت و دسبند بهش زد و یه دسبند دیگه زد تو اون دسبند و طرفه دیگشو به دسته خودش بست انقدر جیغ داد کردم که جونی برام نمونده بود شوگا هم از غرسد استفاده کرد و منو دنبال خودش برد اونجا بود که منو بیهوش کرد
ته: بلخره پیداش کردی و مال خودت کردیش
شوگا: اره بلخره پیداش کردم و الان دیگه مال خودمه
نامی: خوب الا میخوای چجوری عاشقه خودت کنیش؟؟
شوگا: نیدونم اما سیع میکنم عاشق خودم بکنمش
ویو شوگا
ات رو بدست اوردم بلخره بعد از چندسال دیگه می خوام مال خودم بکنمش هروقت بیدار شد باهاش اون کارو میکنم
(سلام ببخشید وسط فیک مزاحمت تون شدم اما فکر کنم منظور شو فهمیده باشید)
ویو ات
بیدار شدم هوا تاریک بود پنجره مثل پنجره هاـیه زندان بود
از رو تخت پاشدم رفتم تا دستگیره یه درو بکشم انتظار داشتم بسته باشه اما باز بود درو باز کردم که یهو.........
♡ادامه دارد♡
شرط: 8تا کامنت : 6تا لایک
۴.۲k
۰۹ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.