🔰B̷a̷n̷g̷ T̷e̷n̷ b̷o̷y̷s̷🔰..🖤⛓️M̷A̷F̷I̷A̷⛓️🖤.."6̷"پارت
سلام کیوتیا 🥺🤍✨ اینم از پارت بعد ببخشید که بقیه فیک رو دیر گذاشتم این هفته یکی از بدتریننن هفته های عمرم بود😓💔 فکر نمیکردم که بقیه بهم بگن چرا خودتو نمیکشی!..😭😭💔با این حرفشون قلبم تیکه تیکه شد😭😭اصلا حالم خوب نبود ..قول میدم بقیه فیکو از این به بعد زود بزارم🥺..خب اینم بقیه فیک «پسران ضد گلوله»😓🖤✨
جیمین : من میرم بگم تا برات غذا بیارن خیلی ضعیف شدی 🥺...ا/ت باشه موچی 🥺...از زبان جیمین : اصلا دلم نمیخواست ا/ت رو توی اون وضعیت ولش کنم ولی دیگه این جونگ کوک خیلی از حد خودش گذشته 😡😡 ...حالا که میخواد بازی کنه مشکلی نیست😏 ...منم نشونت میدم با کی طرفی اقای جئون جونگ کوک 😏...
از زبان جونگ کوک : ببینم عمارت پارک جیمین رو پیدا کردید یا نه 😡😡 (باداد).. از زبان گانگستر & : نه رئیس همه جارو دنبال عمارتش گشتیم ولی پیداشون نکردیم اصلا معلوم نیست کجاست😥... جونگ کوک : یعنی چی احمقا یعنی عرضه انجام همین یه کارم ندارید😡😡 ...یه دفعه کلتم رو برداشتم و به گانگستره شلیک کردم (ادمین : بچم خشن شده😐) ...با این کار یکم از عصبانیتم کم شد ...بقیه گانگسترا داشتن با تعجب و وحشت به من نگاه میکنم که بهشون گفتم : به چی نگاه میکنید احمقا زود از جلوی چشمام گمشید 😡😡(با داد) ..یه دفعه دیدم که همه گانگسترا سریع از جلوم رد شدن و رفتن بیرون ...با خودم گفتم : عرضه یه هک کردم ندارن مثل اینکه خودم باید دست به کار بشم 😠..منتظر باش پارک جیمین😏...
از زبان شوگا : بازم یه نکته بگم😐 اونم اینکه شوگا یه هکر خیلی ماهره..😏و جونگ کوک خیلی بهش اعتماد داره و تمام اطلاعات مافیا هارو داره و تمام کار های اطلاعاتی رو اون انجام میده ..)
از زبان شوگا : داشتم اطلاعات پارک جیمین رو هک میکردم اما هر کاری میکردن نمیتونستم هیچ اطلاعاتی دربارش پیدا کنم چون همه ی حساباشونو بسته بودن😐 با خودم گفتم : اخه یه هکری ماهری مثل من چطوری نمیتونه اطلاعات یه مافیا رو پیدا کنه😐...اصلا چرا این جونگ کوک با همه دعوا داره😐 (تخت این بچه کجاست حوصله نداره😐)...تو همین فکرا بودم و داشتم تمام سعیمو میکردم تا یه اطلاعاتی درباره پارک جیمین پیدا کنم که یک دفعه دیدم اطلاعات یه دختری به اسم ا/ت رو صفحه اومد..دیدم که ا/ت خواهر همون مافیا پارک جیمین میشه🤨 با خودم گفتم بهتره به جونگ کوک بگم ..این اطلاعات مطمئنم به دردش میخوره..😏... از زبان جونگ کوک : خیلی عصبانی بودم از دست این گانگسترای بی عرضه 😠 که یه دفعه دیدم لیا اومد تو اتاقم اهدباز این دختره اومد😒..( بازم نکته😐👐 اینجا لیا عضو ایتزی نیست 😐👌 لیا دوست دختره جونگ کوک که اصلا از جونگ کوک خوشش نمیاد ..(به پشمای بنگتن که خوشت نمیاد🙄 نمیخوای خواستار زیاد داره😐👌)......
و میخواد همه اموالشو بالا بکشه ...البته یکم جونگ کوک رو دوست داره ولی همش با پسرای دیگه تو کلابه ..(بیشعول😐).. خب ادامه✨... و چسبید بهم🙄..منم که اعصاب نداشتم گفتم لیا برو اون طرف حوصلتو ندارم😒...
لیا : کوکی من خسته شدم 😩 (به پشمای ته ته 😐).. جونگ کوک : خب الان من چیکار کنم😒...لیا : بیا بریم بیرون 🥺..
جونگ کوک : لیا بس کن حوصله ندارم😒... از زبان لیا : تو رو خدا کوکییی🥺..
جونگ کوک : اه باش اینقدر حرف نزن برو زودتر اماده شو😒.. لیا : میسیییی🥺..
از زبان شوگا : بلند شدم رفتم تا به جونگ کوک اطلاعاتی رو که هک کردم بهش بدم.. از زبان جونگ کوک :دختره خیلی رو مخه ..داشتم همینطور با خودم حرف میزدم که یه دفعه شوگا اومد تو و....... پایان پارت ۶👐😐...
خب خب میبینم که تو خماری به سر بردید😂..حالا بازم تو خماری بمونید😐
(#ادمین-مردم-ازاره😐👌)...ببخشید بازم هواسم نبود زیاد نوشتم😓
لایک کامنت فراموش نشه کیوتیا🥺✨🖤...
جیمین : من میرم بگم تا برات غذا بیارن خیلی ضعیف شدی 🥺...ا/ت باشه موچی 🥺...از زبان جیمین : اصلا دلم نمیخواست ا/ت رو توی اون وضعیت ولش کنم ولی دیگه این جونگ کوک خیلی از حد خودش گذشته 😡😡 ...حالا که میخواد بازی کنه مشکلی نیست😏 ...منم نشونت میدم با کی طرفی اقای جئون جونگ کوک 😏...
از زبان جونگ کوک : ببینم عمارت پارک جیمین رو پیدا کردید یا نه 😡😡 (باداد).. از زبان گانگستر & : نه رئیس همه جارو دنبال عمارتش گشتیم ولی پیداشون نکردیم اصلا معلوم نیست کجاست😥... جونگ کوک : یعنی چی احمقا یعنی عرضه انجام همین یه کارم ندارید😡😡 ...یه دفعه کلتم رو برداشتم و به گانگستره شلیک کردم (ادمین : بچم خشن شده😐) ...با این کار یکم از عصبانیتم کم شد ...بقیه گانگسترا داشتن با تعجب و وحشت به من نگاه میکنم که بهشون گفتم : به چی نگاه میکنید احمقا زود از جلوی چشمام گمشید 😡😡(با داد) ..یه دفعه دیدم که همه گانگسترا سریع از جلوم رد شدن و رفتن بیرون ...با خودم گفتم : عرضه یه هک کردم ندارن مثل اینکه خودم باید دست به کار بشم 😠..منتظر باش پارک جیمین😏...
از زبان شوگا : بازم یه نکته بگم😐 اونم اینکه شوگا یه هکر خیلی ماهره..😏و جونگ کوک خیلی بهش اعتماد داره و تمام اطلاعات مافیا هارو داره و تمام کار های اطلاعاتی رو اون انجام میده ..)
از زبان شوگا : داشتم اطلاعات پارک جیمین رو هک میکردم اما هر کاری میکردن نمیتونستم هیچ اطلاعاتی دربارش پیدا کنم چون همه ی حساباشونو بسته بودن😐 با خودم گفتم : اخه یه هکری ماهری مثل من چطوری نمیتونه اطلاعات یه مافیا رو پیدا کنه😐...اصلا چرا این جونگ کوک با همه دعوا داره😐 (تخت این بچه کجاست حوصله نداره😐)...تو همین فکرا بودم و داشتم تمام سعیمو میکردم تا یه اطلاعاتی درباره پارک جیمین پیدا کنم که یک دفعه دیدم اطلاعات یه دختری به اسم ا/ت رو صفحه اومد..دیدم که ا/ت خواهر همون مافیا پارک جیمین میشه🤨 با خودم گفتم بهتره به جونگ کوک بگم ..این اطلاعات مطمئنم به دردش میخوره..😏... از زبان جونگ کوک : خیلی عصبانی بودم از دست این گانگسترای بی عرضه 😠 که یه دفعه دیدم لیا اومد تو اتاقم اهدباز این دختره اومد😒..( بازم نکته😐👐 اینجا لیا عضو ایتزی نیست 😐👌 لیا دوست دختره جونگ کوک که اصلا از جونگ کوک خوشش نمیاد ..(به پشمای بنگتن که خوشت نمیاد🙄 نمیخوای خواستار زیاد داره😐👌)......
و میخواد همه اموالشو بالا بکشه ...البته یکم جونگ کوک رو دوست داره ولی همش با پسرای دیگه تو کلابه ..(بیشعول😐).. خب ادامه✨... و چسبید بهم🙄..منم که اعصاب نداشتم گفتم لیا برو اون طرف حوصلتو ندارم😒...
لیا : کوکی من خسته شدم 😩 (به پشمای ته ته 😐).. جونگ کوک : خب الان من چیکار کنم😒...لیا : بیا بریم بیرون 🥺..
جونگ کوک : لیا بس کن حوصله ندارم😒... از زبان لیا : تو رو خدا کوکییی🥺..
جونگ کوک : اه باش اینقدر حرف نزن برو زودتر اماده شو😒.. لیا : میسیییی🥺..
از زبان شوگا : بلند شدم رفتم تا به جونگ کوک اطلاعاتی رو که هک کردم بهش بدم.. از زبان جونگ کوک :دختره خیلی رو مخه ..داشتم همینطور با خودم حرف میزدم که یه دفعه شوگا اومد تو و....... پایان پارت ۶👐😐...
خب خب میبینم که تو خماری به سر بردید😂..حالا بازم تو خماری بمونید😐
(#ادمین-مردم-ازاره😐👌)...ببخشید بازم هواسم نبود زیاد نوشتم😓
لایک کامنت فراموش نشه کیوتیا🥺✨🖤...
۴۰.۳k
۱۲ آبان ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.