فیک هیونجین

فیک هیونجین
پارت ۴

ویو هیونجین

این چان واقعا رومخه(به خدا من نگفتم هیون گفت) باید یه کاری کنم دیگه دخالت نکنه داشتم با خودم کلنجار میرفتم که گوشیم زنگ خورد واییی سوناس

هیون: بله سونااا

سونا: چته چرا داد میزنی ؟ چیه دوست دخترت دیشب بهت پا نداده؟

هیون: اون دهنو ببند اگه بخاطر بچه زنگ زدی بنال اگر نه قطع کن کار دارم

سونا: شب میای خونه یا نه؟

هیون: نمیدونم چطور؟

سونا: دلم هوس نوتلا کرده میگیری؟

هیون: هوفففف حالا توهم هوس کردنت گرفته باشه باشه میخرم

سونا: باشه خدافظ

قطع کرد

زنگ زد به ات

ات: بله؟

هیون: ات داداشت رفت؟

ات: آره رفت

هیون: چی گفت؟

ات: حرف های همیشگی

هیون: چرا ول نمیکنه؟

ات: نمیدونم هیونجین نمیدونم دیگه داره میره روی مخم دیگه تحمل ندارم(گریه)

هیون: ات داری گریه میکنی؟

ات: نه(گریه)

هیون: دروغگو داری گریه میکنی عشقم همه چی درست میشه من بهت قول میدم

ات: چطوری ؟ چطوری درست میشه

هیون: بالاخره یه جوری درست میشه نگران نباش

ات: ....
شرایط پارت بعد
۱۲لایک
۷کامنت