پارت ۳
پارت ۳
+ خدای من جنی چرا جیغ میزنی
یه دختر با موهای سفید و سیاه و تیپ دخترونه میاد بغلم
& دلم براتون تنگ شده بود صبر ندارم باهاتون کار کنمممممم
+ باشه باشه اروم باش و درمورد همکاریمون بهم بگو من که نیاز به همکار ندارم ؟
& میدونم اقای مارک بهم گفتن که دوتایی به این پرونده رسیدگی میکنیم
+ آه مارک اوکی اوکی بیا بشینیم یه نگاهی به پرونده بدازیم در مورد اقا خرگوش یه اطلاعاتی بگیریم
& چشم رئیس
+ کیت صدام کن
لبخندی میزنم و به مطالعم میرسم
خونه *
ساک خونیم رو روی زمین پرت کردم و سمت سینک رفتم تا دستم رو بشورم لیسا خواهر کوچیکترم از اتاق بیرون اومد
+ صد بار گفتم ساکت که خونیه رو روی زمین نزاااار
_ جیغ نزن ببینم تو هم معامله هات رو تو خونه ی من انجام نده اونوقت منم ساکم رو نمیزارم زمین
+ واییییی چرا دستات رو اونجا میشورییی
# عههه انقدر غر نزنین سرم رفت
فیلیکس هکر خونه در حالی که اونور رو مبل دراز کشیده بود داد
#خستم کردید هر روز خونه رو سر شما دو تاست
_ نه تو خوبی ببین تو حرف نزن که اعصاب ندارم
+ ببین برادر من اولا این ساکت رو بردار دوم یه ذره آدم باش
_ ببخشید دیگه آبجی عزیزم پیش کسی که آدم نبود بزرگ شدم
# نیاز نیست بگی معلومه کپ اونی
کوک به فیلیکس بد نگا کرد
_ چی گفتییییی منو به اون عوضی شبهت میدیییییی
میره سمت فیلیکس و گردنش رو میگیره لیسا دست کوک رو میگیره
+ کوک جان من ولش کن یه اشتباهی کرد این حرف رو زده
_ نه الان نشونش میدم
# نشو.....سرفه نشون بدهعههه فعلا سرفه به من ......سرفه نیاز داری
کوک دستش رو شل میکنه و میخنده و بدون حرف دیگه ای میره تو اتاقش
+ فیلیکس عه میخواستم بگم مواد جدید بگیره چرا اینطوری میکنه
فیلیکس فقط تو چشمای لیسا زل میزنه و چیزی نمیگه ......
اداره * .....
باگزی ها استوری رو چک کنین چون شخصیت ها رو اونجا توضیح دادم لذت ببرید
+ خدای من جنی چرا جیغ میزنی
یه دختر با موهای سفید و سیاه و تیپ دخترونه میاد بغلم
& دلم براتون تنگ شده بود صبر ندارم باهاتون کار کنمممممم
+ باشه باشه اروم باش و درمورد همکاریمون بهم بگو من که نیاز به همکار ندارم ؟
& میدونم اقای مارک بهم گفتن که دوتایی به این پرونده رسیدگی میکنیم
+ آه مارک اوکی اوکی بیا بشینیم یه نگاهی به پرونده بدازیم در مورد اقا خرگوش یه اطلاعاتی بگیریم
& چشم رئیس
+ کیت صدام کن
لبخندی میزنم و به مطالعم میرسم
خونه *
ساک خونیم رو روی زمین پرت کردم و سمت سینک رفتم تا دستم رو بشورم لیسا خواهر کوچیکترم از اتاق بیرون اومد
+ صد بار گفتم ساکت که خونیه رو روی زمین نزاااار
_ جیغ نزن ببینم تو هم معامله هات رو تو خونه ی من انجام نده اونوقت منم ساکم رو نمیزارم زمین
+ واییییی چرا دستات رو اونجا میشورییی
# عههه انقدر غر نزنین سرم رفت
فیلیکس هکر خونه در حالی که اونور رو مبل دراز کشیده بود داد
#خستم کردید هر روز خونه رو سر شما دو تاست
_ نه تو خوبی ببین تو حرف نزن که اعصاب ندارم
+ ببین برادر من اولا این ساکت رو بردار دوم یه ذره آدم باش
_ ببخشید دیگه آبجی عزیزم پیش کسی که آدم نبود بزرگ شدم
# نیاز نیست بگی معلومه کپ اونی
کوک به فیلیکس بد نگا کرد
_ چی گفتییییی منو به اون عوضی شبهت میدیییییی
میره سمت فیلیکس و گردنش رو میگیره لیسا دست کوک رو میگیره
+ کوک جان من ولش کن یه اشتباهی کرد این حرف رو زده
_ نه الان نشونش میدم
# نشو.....سرفه نشون بدهعههه فعلا سرفه به من ......سرفه نیاز داری
کوک دستش رو شل میکنه و میخنده و بدون حرف دیگه ای میره تو اتاقش
+ فیلیکس عه میخواستم بگم مواد جدید بگیره چرا اینطوری میکنه
فیلیکس فقط تو چشمای لیسا زل میزنه و چیزی نمیگه ......
اداره * .....
باگزی ها استوری رو چک کنین چون شخصیت ها رو اونجا توضیح دادم لذت ببرید
۹.۵k
۰۹ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.