p32
کوک:هیشش من دیگه ولت نمیکنم .....گریه نکن عزیزم(اته رو گرفته بود بغل و سرش رو گذاشته بود روی سینه ی کوک)
ات:کوک ....خیلی ..دوست ..دارم(محکم کوک رو گرفت بغل)
کوک:من دوست ندارم...
ات:چی...؟(با چشمای متعجب اشکیش نگاه به دو تیله های مشکی کوک کرد)
کوک:چون من عاشقتم..(با لبخند گرفتش بغل)
ات:هی خدا بگم چکارت نکنه...(با خنده گرفتش بغل)
....................................................................................................................................................................................
روز ها گذشت گذشت پسرک و دخترک قصه ما با دختر کوچولوشون به خوبی و خوشی زندگیه رویایی شون رو پشت سر هم گذاشتن....
درسته زندگی..سختی و بلندی های زیادی داره ولی اگه تو. .اگه تو براش تلاش کنی خیلی ساده تر از چیزی میشه که فکر میکنی.......
همیشه میگن ...
ممکن ها ممکن میشن
وغیر ممکن خیلی ساده تر از اون ممکن میشن!
پایان
امیدوارم خوشتون اومده باشه ...
من یه مدت نیستم ... ولی تا موقعی میام فیکی که ادامه بدم رو انتخاب کنید....
فیک مدرسه ای از کوک
فیک مافیای دوگانه
فیک هدیه ی من به تو
ات:کوک ....خیلی ..دوست ..دارم(محکم کوک رو گرفت بغل)
کوک:من دوست ندارم...
ات:چی...؟(با چشمای متعجب اشکیش نگاه به دو تیله های مشکی کوک کرد)
کوک:چون من عاشقتم..(با لبخند گرفتش بغل)
ات:هی خدا بگم چکارت نکنه...(با خنده گرفتش بغل)
....................................................................................................................................................................................
روز ها گذشت گذشت پسرک و دخترک قصه ما با دختر کوچولوشون به خوبی و خوشی زندگیه رویایی شون رو پشت سر هم گذاشتن....
درسته زندگی..سختی و بلندی های زیادی داره ولی اگه تو. .اگه تو براش تلاش کنی خیلی ساده تر از چیزی میشه که فکر میکنی.......
همیشه میگن ...
ممکن ها ممکن میشن
وغیر ممکن خیلی ساده تر از اون ممکن میشن!
پایان
امیدوارم خوشتون اومده باشه ...
من یه مدت نیستم ... ولی تا موقعی میام فیکی که ادامه بدم رو انتخاب کنید....
فیک مدرسه ای از کوک
فیک مافیای دوگانه
فیک هدیه ی من به تو
۱۱.۸k
۰۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.