موسیقی عشق P7
ویو کوک
رز رفت اماده شد و با هم رفتیم پارکینک
کوک:بیا با ماشین بریم
رز:باشه
هنوز صداش گرفته
در ماشین رو براش باز کردم
کوک:بفرمایید
رز خنده ی ریزی کرد
رز: ممنونم
پرش زمانی
توی راه بودیم که رز یهویی با ذوق شروع به حرف زدن کرد
رز:هااااااا.....این کارت مال توعهه؟تو پلیسی
شت یادم رفت بزارمش تو داشبرد
کوک:خ..خوب ....اره...یعنی بودم...ولی پشیمونم
رز:چرا؟این شغل شجاعت خیلی زیادی می خواد،هر کسی این شغل رو انتخواب نمی کنه
کوک:نه اینکه بدم میاد....و..ولی...تو هرچقدر هم که بخوای مردمو نجات بدی .... این پوله که این وسط برنده میشه....تو اگر قاتل سریالی هم باشی اگر مقداری پول رو پیشنهاد کنی به پلیس که از دهنش اب بچکه میتونی ازاد باشی....دنیا هیچوقت بر اساس قانون پیش نمیره و نخواهد رفت
رز:توی دنیا برای همه به اندازه ی کافی غذا...عشق...امنیت...و همه چیز هست...این ماییم که خودمون رو محروم می کنیم....حتی به قیمت کتک زدن...(اخرشو کمی اروم گفت)
کوک:کتک؟
رز:هیچی ولش کن
کوک:رسیدیم
ویو رز
تا خواستم پیاده شم کوک در رو برام باز کرد
رز:ممنون
رفتیم داخل و سفارش دادیم و نشستیم منتظر
کوک:نمی خوای بگی منظورت از کتک چی بود؟
رز:شما هم نمی خواید بگید منظورتون از پشیمونی چی بود؟
هر دو سکوت کردند
کوک:انگار هردمون یه رازی رو داریم که گفتنش مثل کندن پوسته ی روی زخمه..اینطور نیست؟
رز :بله درسته
گارسون:بفرمایید
کوک:ممنون
داشتیم می خوردیم که یهو شیشه ی رستوران شکسته شد
رز:جیغغغغغغ
ویو کوک
سریع پریدمو رز رو تو بغلم گرفتم...جوری که اگه کسی قصد تیر اندازی داشته باشه به اون نخوره....ولی اون سرشو محکم گرفته بود و جیغ میزد....انگار داشت به زبون ایرانی یه چیزی می گفت....
رز:بابااااا.....نهههه نزنشششش......ماااامااااننن.....دست به شییشهعه نزننن.....مااماااان
کوک:رز!رز!نترس من اینجام
شونشو تکون دادم تا بلکه به خودش بیاد
ولی بیهوش شد
توی بغلم نگهش داشتم
هع اونا دزدای درجه ۵ بودن...اومده بودن پولای رستورانو بدزدن
بقیه رو هم یه گوشه جمع کرده بودن و با اصلحه تحدیدشون می کردن....زدم زیر خنده
$چرا میخندیییی؟!هاااااا!؟
کوک:صداتو بیار پایییین....گوشم بریدد....دارم به بدبختیتون می خندم که حتی اصلحه هاتونم فندکه...
$چی؟
کوک:اقای لی فک کردم زندان بری آدم بشی....ولی نه...زات آدمیه دیگه ....کاریش نمیشه کرد
$اون سروان کوکه!(اروم به بغلدستیش میگه)(با ترس)
$سروااان...ببخشییددد.....غلط کردیییممم
کوک:اههه ببر صداتو دیگه.....دیگه به من نگو سروان...من دیگه استفا دادم
$عهه؟!پس اوکی....پسرا...(اشاره کرد بهشون)
کوک:اهه....خوب که رز بیهوشه....بیا جلو....
پرش زمانی همه ی خلافکارا روی زمین افتاده بودن....
کوک:دیگه سیس شیر برا من نگیرین وقتی قراره صدای گربه بدین
زنگ زدم به ته
کوک:الو سلام ته
ته:سلام ...چه خبر از همسایت
کوک:الان وقت شوخی ندارم یه ادرس میفرستم بیا اینا رو جمعشون کن همرات یه انبولانس هم بفرست...
ته:انبولانس چرا؟اتفاقی افتاده
کوک:رز غش کرده بیهوشه....فقط سریع ترررر
ته:باشه..باشه...خدافظ
ترووو خدااا
چرا حمایت نمی کنیدد؟
مگه فیک مشکلی داره؟
اگه داره بگید
درک می کنم شاید الان فیک اوج نداره ولی قراره اتفاقات جالبی به وجود بیاد
غلط املایی بود به بزرگی خودتون ببخشید
باییی
بزن اون بی صحابب رو❤
راستیی..
می خوام شرط بزارم
۲۵ لایک
۵ کامنت
دیگه سخاوتمندی تا چه حدددد...
رز رفت اماده شد و با هم رفتیم پارکینک
کوک:بیا با ماشین بریم
رز:باشه
هنوز صداش گرفته
در ماشین رو براش باز کردم
کوک:بفرمایید
رز خنده ی ریزی کرد
رز: ممنونم
پرش زمانی
توی راه بودیم که رز یهویی با ذوق شروع به حرف زدن کرد
رز:هااااااا.....این کارت مال توعهه؟تو پلیسی
شت یادم رفت بزارمش تو داشبرد
کوک:خ..خوب ....اره...یعنی بودم...ولی پشیمونم
رز:چرا؟این شغل شجاعت خیلی زیادی می خواد،هر کسی این شغل رو انتخواب نمی کنه
کوک:نه اینکه بدم میاد....و..ولی...تو هرچقدر هم که بخوای مردمو نجات بدی .... این پوله که این وسط برنده میشه....تو اگر قاتل سریالی هم باشی اگر مقداری پول رو پیشنهاد کنی به پلیس که از دهنش اب بچکه میتونی ازاد باشی....دنیا هیچوقت بر اساس قانون پیش نمیره و نخواهد رفت
رز:توی دنیا برای همه به اندازه ی کافی غذا...عشق...امنیت...و همه چیز هست...این ماییم که خودمون رو محروم می کنیم....حتی به قیمت کتک زدن...(اخرشو کمی اروم گفت)
کوک:کتک؟
رز:هیچی ولش کن
کوک:رسیدیم
ویو رز
تا خواستم پیاده شم کوک در رو برام باز کرد
رز:ممنون
رفتیم داخل و سفارش دادیم و نشستیم منتظر
کوک:نمی خوای بگی منظورت از کتک چی بود؟
رز:شما هم نمی خواید بگید منظورتون از پشیمونی چی بود؟
هر دو سکوت کردند
کوک:انگار هردمون یه رازی رو داریم که گفتنش مثل کندن پوسته ی روی زخمه..اینطور نیست؟
رز :بله درسته
گارسون:بفرمایید
کوک:ممنون
داشتیم می خوردیم که یهو شیشه ی رستوران شکسته شد
رز:جیغغغغغغ
ویو کوک
سریع پریدمو رز رو تو بغلم گرفتم...جوری که اگه کسی قصد تیر اندازی داشته باشه به اون نخوره....ولی اون سرشو محکم گرفته بود و جیغ میزد....انگار داشت به زبون ایرانی یه چیزی می گفت....
رز:بابااااا.....نهههه نزنشششش......ماااامااااننن.....دست به شییشهعه نزننن.....مااماااان
کوک:رز!رز!نترس من اینجام
شونشو تکون دادم تا بلکه به خودش بیاد
ولی بیهوش شد
توی بغلم نگهش داشتم
هع اونا دزدای درجه ۵ بودن...اومده بودن پولای رستورانو بدزدن
بقیه رو هم یه گوشه جمع کرده بودن و با اصلحه تحدیدشون می کردن....زدم زیر خنده
$چرا میخندیییی؟!هاااااا!؟
کوک:صداتو بیار پایییین....گوشم بریدد....دارم به بدبختیتون می خندم که حتی اصلحه هاتونم فندکه...
$چی؟
کوک:اقای لی فک کردم زندان بری آدم بشی....ولی نه...زات آدمیه دیگه ....کاریش نمیشه کرد
$اون سروان کوکه!(اروم به بغلدستیش میگه)(با ترس)
$سروااان...ببخشییددد.....غلط کردیییممم
کوک:اههه ببر صداتو دیگه.....دیگه به من نگو سروان...من دیگه استفا دادم
$عهه؟!پس اوکی....پسرا...(اشاره کرد بهشون)
کوک:اهه....خوب که رز بیهوشه....بیا جلو....
پرش زمانی همه ی خلافکارا روی زمین افتاده بودن....
کوک:دیگه سیس شیر برا من نگیرین وقتی قراره صدای گربه بدین
زنگ زدم به ته
کوک:الو سلام ته
ته:سلام ...چه خبر از همسایت
کوک:الان وقت شوخی ندارم یه ادرس میفرستم بیا اینا رو جمعشون کن همرات یه انبولانس هم بفرست...
ته:انبولانس چرا؟اتفاقی افتاده
کوک:رز غش کرده بیهوشه....فقط سریع ترررر
ته:باشه..باشه...خدافظ
ترووو خدااا
چرا حمایت نمی کنیدد؟
مگه فیک مشکلی داره؟
اگه داره بگید
درک می کنم شاید الان فیک اوج نداره ولی قراره اتفاقات جالبی به وجود بیاد
غلط املایی بود به بزرگی خودتون ببخشید
باییی
بزن اون بی صحابب رو❤
راستیی..
می خوام شرط بزارم
۲۵ لایک
۵ کامنت
دیگه سخاوتمندی تا چه حدددد...
۴.۴k
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.