شوگا و ات پارت ۱
جیمین زنگ میزد
هر لحظه زنگ میزد میخواستم بردارم ولی امشب منو به خونش دعوت کرده بود تا باهم غذا بخوریم
رسیدم خونه هیچ کس نبود فقط من و جیمین بودیم
میخواستم بگم
میخواستم همچی رو بگم بگم که یکی دیگه رو دوست دارم
همین که خواستم حرفی بزنم دستشو گذاشت رو دهنم
ببخشید اگه کوتاه بود
هر لحظه زنگ میزد میخواستم بردارم ولی امشب منو به خونش دعوت کرده بود تا باهم غذا بخوریم
رسیدم خونه هیچ کس نبود فقط من و جیمین بودیم
میخواستم بگم
میخواستم همچی رو بگم بگم که یکی دیگه رو دوست دارم
همین که خواستم حرفی بزنم دستشو گذاشت رو دهنم
ببخشید اگه کوتاه بود
۳.۲k
۱۶ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.