تکپارتی.حسودی
ویو ا.ت. دیروز وقتی داشتم واسه خودم تو خونه می رقصیدم تارالاق افتادم زمین که الان کمرم ضربه دید و از یه طرف که ددیم دکتره از موقعیت سو استفاده قراره بکنم و امروز می رم پیشش . که هودی کرمی و یه شلوار نیم بگ سیاه پوشیدم و رفتم سمت بیمارستان و رفتم تو بیمارستان که منشی لی چشمش به من افتاد و رود سر پا شد و بدو بدو اومد سمتم.خانم جئون خوش اومدین!
ا.ت.ممنونم خانم لی ، جونگ کوک کجاست؟
که ا.ت متوجه شد لی داره به پشتم اشاره می کنه
ا.ت. چیزی شده؟
کوک.من پشت سرتم گرل!(آورم و خم شده دم گوش ا.ت می گه)
ا.ت با ذوق بر می گرده سمت کوک و با دیدنش چشماش برق می زنه و می پره بغل کوک(کوالایی)
کوک هم محکم از کمر ا.ت می گیره که نیوفته
ا.ت.اییی ددی اونجوری بغلم نکن(کمی بغض و از درد سرش رو برد گردن کوک)
کوک دور دستش رو شل تر کرد.بیب چیزی شده؟(نگران)
ا.ت.ددی برای همین اومدم دیروز افتادم زمین و کمرم ضربه دیده (کمی بغض)
کوک بدون حرفی ا.ت رو برد سمت اتاق معاینه خصوصیش و ا.ت رو آروم و با ملایمت تمام گذاشت رو تخت (حالت نشسته)
و با عصبانیت به ا.ت زول زد
ا.ت.چیزی شده؟(کیوت)
کوک.هوفففف بیب الان می گن؟ اگه درد کمرت بیشتر می شد چی؟(کمی عصبی و نگران)
ا.ت.خب فکر کردم قراره درست بشه!یکی هم من نینی نیستم که با هر چیزی بشکنم(کیوت وحالت قدرت گرفتن)
کوک.جوجه تو روی هندونه وایستی هندونه ترکم نمی خوره(خنده)
ا.ت.یااا آقای دکتر به جای حرف زدن معاینه کن
کوک.اهم پس هودیت رو دربیار و دراز بکش
ا.ت اولش تعجب کرد ولی بعد هودیش رو در اورد رو شکم دراز کشید که کوک نزدیکش شد و شروع کرد به ماساژ دادن مخصوص کمر ا.ت و کمی بعد یه بوسه روی گودی کمر ا.ت می زنه.
کوک.بیبی گرل معاینت تموم شد صبر کن من برم مدارک رو بزارم اتاقم بیام و برگشت بره که ا.ت هول زود هودیش رو گرفت و بدوبدو رفت سمتش و دستش رو گرفت و کشوند سمت اتاق
کوک. بیبی گرل چیزی شده؟(تعجب)
ا.ت.تو به کمر همه ی مشتری ها دست می زنی؟یا شکم و کمر و ترقوه هاشون رو می بینی؟یا اینجوری بوستون می کنی؟اصلا تو چرا به دخترا رسیدگی می کنی؟(عصبی و کیوت)
کوک از حسودی جوجه کوچولوش خندش می گیره و بعد با قدمای آروم می ره سمت ا.ت و هنگام راه رفتن شروع می کنه به صحبت.بیبی گرل من حسودی کرده؟می دونی وقتی عصبی می شی تصمیم این که کیوتی یا هات واسم سخت می شه (که می رسه به ا.ت و ا.تم تکیه داده به دیوار و بعدم با یه دستش دور کمر ا.ت رو آورم می گیره و با دست دیگش از صورت ا.ت می گیره)
کوک.بیبی گرل من تاحالا بیمار دختر نداشتم(هات و بم)
و بعد گفتن این حرفش شروع می کنه به یه کیس شیرین و عمیق
☆بچه ها کسی که این رو درخواست داده صبور ترین فرد روی زمین بود چون می شه گفت ۱ ماه قبل درخواست داده و من واقعا ازش ممنونم که صبر کرده♡☆
ا.ت.ممنونم خانم لی ، جونگ کوک کجاست؟
که ا.ت متوجه شد لی داره به پشتم اشاره می کنه
ا.ت. چیزی شده؟
کوک.من پشت سرتم گرل!(آورم و خم شده دم گوش ا.ت می گه)
ا.ت با ذوق بر می گرده سمت کوک و با دیدنش چشماش برق می زنه و می پره بغل کوک(کوالایی)
کوک هم محکم از کمر ا.ت می گیره که نیوفته
ا.ت.اییی ددی اونجوری بغلم نکن(کمی بغض و از درد سرش رو برد گردن کوک)
کوک دور دستش رو شل تر کرد.بیب چیزی شده؟(نگران)
ا.ت.ددی برای همین اومدم دیروز افتادم زمین و کمرم ضربه دیده (کمی بغض)
کوک بدون حرفی ا.ت رو برد سمت اتاق معاینه خصوصیش و ا.ت رو آروم و با ملایمت تمام گذاشت رو تخت (حالت نشسته)
و با عصبانیت به ا.ت زول زد
ا.ت.چیزی شده؟(کیوت)
کوک.هوفففف بیب الان می گن؟ اگه درد کمرت بیشتر می شد چی؟(کمی عصبی و نگران)
ا.ت.خب فکر کردم قراره درست بشه!یکی هم من نینی نیستم که با هر چیزی بشکنم(کیوت وحالت قدرت گرفتن)
کوک.جوجه تو روی هندونه وایستی هندونه ترکم نمی خوره(خنده)
ا.ت.یااا آقای دکتر به جای حرف زدن معاینه کن
کوک.اهم پس هودیت رو دربیار و دراز بکش
ا.ت اولش تعجب کرد ولی بعد هودیش رو در اورد رو شکم دراز کشید که کوک نزدیکش شد و شروع کرد به ماساژ دادن مخصوص کمر ا.ت و کمی بعد یه بوسه روی گودی کمر ا.ت می زنه.
کوک.بیبی گرل معاینت تموم شد صبر کن من برم مدارک رو بزارم اتاقم بیام و برگشت بره که ا.ت هول زود هودیش رو گرفت و بدوبدو رفت سمتش و دستش رو گرفت و کشوند سمت اتاق
کوک. بیبی گرل چیزی شده؟(تعجب)
ا.ت.تو به کمر همه ی مشتری ها دست می زنی؟یا شکم و کمر و ترقوه هاشون رو می بینی؟یا اینجوری بوستون می کنی؟اصلا تو چرا به دخترا رسیدگی می کنی؟(عصبی و کیوت)
کوک از حسودی جوجه کوچولوش خندش می گیره و بعد با قدمای آروم می ره سمت ا.ت و هنگام راه رفتن شروع می کنه به صحبت.بیبی گرل من حسودی کرده؟می دونی وقتی عصبی می شی تصمیم این که کیوتی یا هات واسم سخت می شه (که می رسه به ا.ت و ا.تم تکیه داده به دیوار و بعدم با یه دستش دور کمر ا.ت رو آورم می گیره و با دست دیگش از صورت ا.ت می گیره)
کوک.بیبی گرل من تاحالا بیمار دختر نداشتم(هات و بم)
و بعد گفتن این حرفش شروع می کنه به یه کیس شیرین و عمیق
☆بچه ها کسی که این رو درخواست داده صبور ترین فرد روی زمین بود چون می شه گفت ۱ ماه قبل درخواست داده و من واقعا ازش ممنونم که صبر کرده♡☆
۵.۳k
۱۵ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.