part: 37

چن لحظه بعد دیوار اتاق تبدیل شده بود به جایگاهه کاغذها. عکس ها و نوشته هایی هیون شیک و جیسونگ حین توضیح نقشه ازشون استفاده کرده بود.
جیسونگ داشت اخرین کاغذ رو به دیوار چسبوند
جیسونگ:و ازین راه به......
وقتی برگشت به چهره تک تک افراد نگار کردو هرچی امید داشت از چشماش پر زد و گف
_عاییش حالا اینو چطور بهتون حالی کنم
هیون شیک: برو بشین بزار من امتحان کنم
هیون شیک: هدف جلب توجه لی مین جه اس، طبق اطلاعاتی که جیسونگ و اونوو بدست اووردن توی این چند ماه اخیر قراره هشت معامله انجام بده
دستاش رو از جیب هودیش بیرون اوورد و با انگشت عدد هشت رو نشون داد و گفت
_پس نقشه هفت فاز داره
چان: اینو خودمون فهمیدیم نابغه
هیون شیک: اما جیسونگ هفتا فاز رو توضیح داد معلومه کلا پرت بودی
بعد از خفه کردنه چان انگشتشو سمت یکی از عکس هایی که مثل عکس های دورش کلی نوشته بود کشید
هیون شیک: فاز اول اسکله
بعد به ترتیب به بقیه اشاره کرد و ادامه داد:
_فاز دوم: پیست. فاز سوم: برج نامسان. فاز چهارم: ججو. فاز پنجم:فرودگاه اینچئون. فاز ششم: رود هان. فاز هفتم: برج مارس. و بلاخره به فاز هشتم رسید که فقط منو جیسونگ و اونوو و نامجون ازش خبر داشتیم و کسیم نباید فعلا راجبش میدونست
هیون شیک برای گفتن فاز هشتم مکث کرد
یونجون: فاز هشتم؟
اما هیون شیک انگار دوست نداشت جواب بده. دستش رو روی عکسی که علامت ! داشت نگه داشت و نامطمئن به نامجون نگاه کرد.
نامجون نگاهشو ازش دزدید و سرشو پایین انداخت
کوک بی صبرانه سوال پرسید
_چیه؟چرا نمیگید؟
هیون شبک برگشت و به من زل زد لب هاش رو خیس کرد و اه سنگینی رو بیرون داد
هیون شیک: فاز هشتم: هانا
همه با تعجب سمتم برگشتن واکنشی نشون ندادم چون تا حدودی خودم ازین فاز خبر داشتم
سوبین: هانا؟ این دیگه چیه؟
هانا: بعدا بهش میرسیم سوبین، بهتره رو فاز اول تمرکز کنیم