حق انتخواب 17

غذاتو که خوردی
رفتی لباسا تو ورداشتی پوشیدی آخه میخواستی بری خونه خودت
لباسات اسلاید 2
ت داشتی میرفتی ک
تهیونگ :کجا میری؟
ت:خونه خودم
تهیونگ :مگ اینجا اذیتی؟
ت:ن ولی باید برم خونه خودم
تهیونگ:منم میتونم بیام؟
ت:مگ الان 20 دیقه مگ تمرین نداری
تهیونگ :آخ آخ یادم رفته بود
میرسونمت بعد میرم
ت:ن میخوام قدم بزنم هوا بارونیه دوست دارم!
تهیونگ :یونتانم میبری
تنها میمونه
ت:بش
تهیونگ :مرسی فقط زود برو کسی مزاحمت نشه
💜
ت:یونتانو چطوری ببرم
خودش دنبالم میاد؟
گمم نکنه؟ !
تهیونگ:ن دنبالت میاد خودش بلده چکار کنه
ت:بش کاری نداری؟
تهیونگ :ن فقط مواظب خودت و یونتان باش
ت:باش خدافس.
چون تهیونگ خیلی یونتان رو دوست داشت میترسیدی یونتان گم بشه
و تهیونگ ناراحت شه برا همین تا در خونت یونتان رو بغل کردی
وقتی رسیدی خونه گوشیت زنگ خورد
نامجون بود گفت با اعضا میخواد بیات بهت سر بزنه
گفتی باش
کاراتو کردی لباست
اسلاید 3
انقدر با اعضا راحت بودی بخواطر همین لباس راحتی پوشیدی جلوشون
تق تق تق
اومدن
رفتی درو باز کردی
سلام کردی اونام بهت سلام کردن
وقتی یونتان رو توی خونت دیدن شکه شدن
جیهوپ:تهیونگ اینجاس؟
ما 10 دیقه دیگ تمرین داریم
شوگا :😒
ت:نه اینجا نیس
گفت میاد سمت سالن تمرین
جین :اونروز چرا تهیونگ بلندت کرده بود بهش مشت میزدی؟
ت:بعدا برات تعریف میکنم
برید برای تمرین
مگ 3 روز دیگ کنسرت ندارین؟
جیمین. کوک :اره ولی تو از کجا میدونی؟
ت:خب تهیونگ گفت
شوگا داشت از عصبانیت منفجر میشد
اعضا رفتن
گوشیت زنگ خورد
شوگا بود
شوگا :الو ا/ت
ینی واقعا دیگ دوسم نداری؟! 🥺
ت:بس کن دیگ شوگا
داری اذیتم میکنی😭💔
شوگا: بش خودمو میکشم ک اذیت نشی.
...
...
...
شوگا خدارو شکر از خودکشی جون سالم به در برد
ت با کل اعضا رفتی ملاقات شوگا
شوگا وقتی دیدت
اشک توی چشماش جمع شد
بخواطر خودکشی شوگا کنسرت لغو شد
چون شوگا نمیتونست بیاد

خب خدافس تا پارت بعدی 👋