خیالت میوهٔ ممنوعهاے است ڪه در رؤیا هزار بار از درختِ سبزِ آغوشت چیدهام.. همان سیب سرخِ حوایے ڪه هزار و یک بارِ دیگر هم اگر گناهِ چیدنش بر گُردهٔ خیالم بیفتد، باز اشتیاقِ شعرم براے از تو نوشتن ڪور نمیشود ..
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.