چند پارتی سونگمین
چند پارتی سونگمین
یه توضیحی بدم اولش اینکه ا.ت و سونگمین هر دو آیدلن و دومیش رو یادم رف سومی اینکه هر دو رو هم کراش دارن.
امروز یه اجرا داشتی و براش خودت هم خیلی استرس داشتی چون کلی آیدل قراره تماشات کنن ولی سعی میکردی آرامش خودت رو حفظ کنی
بالاخره وقت اجرا رسید به صحنه رفتی و به صورت خیلی کراش اجرا کردی همهی آیدل های پسر روی تو کراش داشتن دیگه در این حد بگم
بعد تو سونگمین اجرا داشت با پسرا، یه گوشه نشسته بودی و سونگمین رو تماشا میکردی
خلاصه مراسم تموم شد و به خونت رفتی بعد از اینکه لباسات رو عوض کردی روی مبل نشستی و گوشیت رو دستت گرفتی بعد چند بار ول رفتن یه ویدیو از خودت به چشمت خورد که راجب نگاه های تو به سونگمین بود خیلی ضایع نگاه میکردی حتی بعضی از فن ها شروع کرده بودن شایع سازی کنن
آهی کشیدی و از رو مبل بلد شدی نمیتونستی خودت رو نگه داری چون میدونستی این شایع قراره خیلی بزرگ تر بشه که همین لحظه از طرف کمپانی بهت زنگ زدن تلفن رو برداشتی
کارکن: خانوم کیم ا.ت
ا.ت: بله بفرمایید
کارکن: اصلا نیازی به نگرانی نیست چون ما در قراره اعلام کنیم که هیچ رابطی بین شما وجود ندارد
ا.ت: ممنون (و تلفن رو قطع کردی)
خداروشکر کردی و به سمت تختت حرکت کردی
صبح بود و با صدای زنگ گوشی از خواب بیدار شدی
ا.ت: هعی امروز هم شروع شد ببینیم امروز قراره چیا بشه
بعد اماده شدن به کمپانی رفتی و وارد یکی از اتاق ها شدی که سونگمین رو دیدی...
ادامه دارد
بقیش رو بذارم؟ لایک کن تا بذارم😑
یه توضیحی بدم اولش اینکه ا.ت و سونگمین هر دو آیدلن و دومیش رو یادم رف سومی اینکه هر دو رو هم کراش دارن.
امروز یه اجرا داشتی و براش خودت هم خیلی استرس داشتی چون کلی آیدل قراره تماشات کنن ولی سعی میکردی آرامش خودت رو حفظ کنی
بالاخره وقت اجرا رسید به صحنه رفتی و به صورت خیلی کراش اجرا کردی همهی آیدل های پسر روی تو کراش داشتن دیگه در این حد بگم
بعد تو سونگمین اجرا داشت با پسرا، یه گوشه نشسته بودی و سونگمین رو تماشا میکردی
خلاصه مراسم تموم شد و به خونت رفتی بعد از اینکه لباسات رو عوض کردی روی مبل نشستی و گوشیت رو دستت گرفتی بعد چند بار ول رفتن یه ویدیو از خودت به چشمت خورد که راجب نگاه های تو به سونگمین بود خیلی ضایع نگاه میکردی حتی بعضی از فن ها شروع کرده بودن شایع سازی کنن
آهی کشیدی و از رو مبل بلد شدی نمیتونستی خودت رو نگه داری چون میدونستی این شایع قراره خیلی بزرگ تر بشه که همین لحظه از طرف کمپانی بهت زنگ زدن تلفن رو برداشتی
کارکن: خانوم کیم ا.ت
ا.ت: بله بفرمایید
کارکن: اصلا نیازی به نگرانی نیست چون ما در قراره اعلام کنیم که هیچ رابطی بین شما وجود ندارد
ا.ت: ممنون (و تلفن رو قطع کردی)
خداروشکر کردی و به سمت تختت حرکت کردی
صبح بود و با صدای زنگ گوشی از خواب بیدار شدی
ا.ت: هعی امروز هم شروع شد ببینیم امروز قراره چیا بشه
بعد اماده شدن به کمپانی رفتی و وارد یکی از اتاق ها شدی که سونگمین رو دیدی...
ادامه دارد
بقیش رو بذارم؟ لایک کن تا بذارم😑
۲.۷k
۱۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.