دو پارتی از تهیونگ🐻قسمت اول
تو دختری هستی به اسم چاگیا که اهل کشور فرانسه بودی و به تازگی برا ادامه تحصیل به کره سفر کردی و طرفدار گروه بی تی اس هستی و بایست وی هست روز اول دانشگات بود و وارد کلاس شدی قبل اینکه کسی بیاد شیرموزتو باز کردی و ازش خوردی همه بچه ها اومدن تو اتاق چند نفر جا مونده بودن انگار که اومدن با دیدن اون هفت تا پسر دهنت وا موند چاگیا:چی ای اینا اینجا چیکار میکنن(مشنگ خوب دانشگاشونه) با دیدن تهیونگ چشمات برق زد تو وسایل بی تی اس رو داشتی و جامدادیت طرح بی تی اس بود و پیکسل تهیونگ کنار کیفت بود تهیونگ یواشکی دید و گفت تهیونگ:آرمی چاگیا:چی تهیونگ:میگم آرمی چاگیا:آ آره آرمیم تهیونگ:اسمت چیه چاگیا:اسم من چاگیاست تهیونگ:منم که میشناسی چاگیا:اوهوم خرسی ی یعنی وی به هم دست دادید و دوست شدید باهم (فکر کن دوستت تهیونگ باشه🙂😭😂) تهیونگ فهمیده بود بهش گفتی خرسی خوشش اومده بود استاد اومد و درس داد یه نگاه به تهیونگ کردی یه چشمک ریز بهت زد از خجالت آب شدی شدی اینه لبو چاگیا:این دیگه چه کاری بود خرسی(زیر لب) جونگ کوک فوضولم که کنارش نشسته بود دیده بود که تهیونگ چشمک زد و در گوشش گفت کوک:خوشت اومده ازش تهیونگ:چی نخیر کوک:قیافت که اینطور میگه تهیونگ:قیافم غلط کرده با تو کوک:چیو پنهون میکنی بابا تهیونگ:جونگ کوک میخوابونم دهنتا کوک:باشه باشه 😂آرام باش
(تهیونگ) راست میگفت من یجورایی از ا.ت خوشم اومده بود ولی نمیدونستم عشق یا یه دوست داشتن ساده
(تهیونگ) راست میگفت من یجورایی از ا.ت خوشم اومده بود ولی نمیدونستم عشق یا یه دوست داشتن ساده
۴۱.۵k
۲۴ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.