در این هیاهوی خلق
در این هیاهوی خلق
که پُتک بر آرامش ات میزند
دلم پیاده رویی میخواهد , بارانی
دست خودم را بگیرم
برویم صحبت کنان
تا انتهای گریستنِ آخرین ابرِ زندگی
نفرین به اجتماع
که نمی گذارد صدا به صدا برسد
که پُتک بر آرامش ات میزند
دلم پیاده رویی میخواهد , بارانی
دست خودم را بگیرم
برویم صحبت کنان
تا انتهای گریستنِ آخرین ابرِ زندگی
نفرین به اجتماع
که نمی گذارد صدا به صدا برسد
۱۹۷
۱۴ اردیبهشت ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.